فریاد پوپولیستی برای بقای مرکانتلیست رفاقتی!
اقتصادي
بزرگنمايي:
اخبار ویژه - فریاد پوپولیستی برای بقای مرکانتلیست رفاقتی!
٠
٠
روزنامه جوان / متن پیش رو در روزنامه جوان منتشر شده و انتشار آن به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست.
نخست آنکه باید اعتراف کرد که ایرادهای وارد در شکلگیری رانتها و وجود امتیازات ویژه برای شخصیتهای حقیقی و حقوقی غیرقابل انکار است، اما اگر قوانین به گونهای بود که مدیران به تناسب مسئولیتشان در چارچوب قانون پاسخگو میشدند بیشک هر مدیر، وزیر و حتی رئیسجمهوری نهتنها در دوره مسئولیت بلکه در دوره انتظار و کارهای انتخاباتی برای سمت جدید هم، پاسخگو بود نه اپوزیسیون و طلبکار! به خصوص مسئولانی که سالها شعار تکراری اقتصاد بازار آزاد رقابتی را سر میدهند باید از دو جهت بازخواست شوند، یکی برای وضعیت موجود اقتصادی که تولید و نیروی انسانی مهجورند و سوداگری محبوب و دیگری عدم تحقق شعارهای چند ده ساله اقتصاد بازار آزاد!
مطلب آقای آخوندی که سعی در بیان نکاتی درباره آن داریم متشکل از دو بخش متفاوت است که یک بخش آن تکرار حرفها و نکات دکتر نیلی و آمارهای ترسیمی ایشان است و بخش دوم حمله یا پاتک سیاسی به دکتر توکلی و شهردار اسبق است که نگارنده تمایلی به ورود بین دعواهای سیاسی ندارد.
مرکانتلیسم حاصل شعارچندین ساله اقتصاد بازار است
جناب آخوندی شکلگیری مرکانتلیسم نه از یک بستر با نوع تفکر قالب دولتی در اقتصاد که برخاسته از گرایشات افراطگرایانه به اصالتدادن به افراد و سود حداکثری افراد به ویژه شخصیتهای متصل به قدرت و ثروت شکل گرفته، بنابراین وقتی مدیریت در اقتصادی که دولت سهم بسیار دارد به جای اینکه بر نظارت روی شرکتها و بخشهای مختلف تأکید شود و دائم مفاهیم کلی اقتصاد بازار آزاد مانور بدهد و در چارچوب نظری باورهایشان هم حرکت نکنند، وضع به مرکانتلیست رفاقتی منتهی میشود.
به عبارت بهتر کار به جایی میرسد که 20 شرکت بزرگ معدنی و صنعتی سودی 76 هزار میلیارد تومانی در یک سال تحصیل میکنند و شرکتهای خودروسازی در بازار شبهانحصاری داخلی با زیان هزاران میلیاردی بازارها را به هم میریزند و واردات با ارز ارزان را به عدهای محدود میدهند.
اتکای بسیار بر سود حداکثری افراد و در نتیجه تعادل در نقطه بهینه را به دست آدام اسمیت سپردن به جای تمرکز روی نحوه توزیع رانت برای جهتدهی منابع به سوی تولید بی آنکه از مدیران مدعی حسابکشی کنیم، نتیجه تکرار تاریخ مرکانتلیسم تجاری است که برای اشخاص حقوقی صاحب نفوذ بازارهای شبهانحصاری خودرو و فولاد و در اندازههای کوچکتر برای رفقای متصل به مسئولان، چیزی شبیه بازارهای مرکانتلیستی استثمارگران انگلیسی و شرکتهای صادرات و واردات انحصاری امریکای جنوبی، هند و مالزی فراهم میکند.
حرمتدهی به کلمات به جای ریشهیابی
وضعیت موجود قابل دفاع نیست، اما به جای ریشهیابی صحیح مسائل با صورت مسئله صحیح و فرض اولیه اقتصاد دولتی، به دنبال حرمتدهی به کلماتی، چون اقتصاد بازار آزاد باشیم و بیآنکه به بایدهای استقرار نظریاتمان بپردازیم، میگوییم: «در ایران اصطلاحها در جای خود بهکار برده نمیشوند. بهسادگی نظام سوداگرایی (مرکانتلیسم) به جای نظام بازارِ آزادِ رقابتی منصفانه و متکی بر حاکمیت قانون بهکار برده میشود.»
استاد گرامی، جناب آخوندی! این خطای برداشت از واژهها و پوستین وارونه را کسانی مرتکب شدهاند که حرف و نتیجه کارشان یکی نیست و نبوده و نخواهد بود.
در کدام کشوری با چنین ذخایر عظیم منابع زیرزمینی و انرژی در اختیار دولت و بنگاههای بزرگ و صنایع بزرگ در ید دولت میتوانید به نوع اقتصاد آرمانی مدنظر شما رسید بیآنکه هیچ مقدمهای را اجرا نکنیم و سالها بر مسند باشیم؟
بنابراین باید کلام آقای دکتر توکلی را اصلاح کرد که به شما لقب «وزیر شیفته نظام سرمایهداری» دادهاست، زیرا فارغ از نگاه نگارنده در کارکرد صحیح نسخه اقتصاد بازار آزاد در اتمسفر اقتصادی کشور این شما و دوستانتان هستید که در تعریف اقتصاد بازار پوستین وارونه و آدرس اشتباه دادهاید و در هر دوره با اسم رمز اقتصاد بازار آزاد فضای کسب و کار را برای تولید واقعی محدود و محدودتر کردهاید و هدف اقتصاد را حداکثر کردن سود با هر روش ومسلکی را جا انداختید!
هیچ از خود پرسیده اید که چرا تحقق شعار اقتصاد بازار آزاد رقابتی و بهبود وضعیت از بعد از جنگ و سالهایی که شما و دوستانتان بر مسند بودهاید به تورم و بانکهای خاطی، بنگاههای بزرگ زورگو منتهی شدهاست؟ یا همچنان سعی دارید ترکیب مرکانتلیسم وپوپولیسم را رقبا منتسب کنید؟
در فضای تئوریک و تصمیمسازی و حتی فضای رسانهای در تمام این سالها چه نوع تفکری غالب بوده است؟ آیا جریان مدعی اقتصاد بازار آزاد از بعد از جنگ اساساً فرصت تأثیرگذاری در تصمیمگیریها را داشته یا منافع تئوریسینهای اقتصاد بازار همواره آنها را در مسند به سکوت و تمکین در مقابل تصمیمات سیاستمداران واداشته؟ از چه کسی و چه انتقاد میکنید؟
چند سال زمان برای استقرار نظام فکریتان نیاز دارید؟
به این جمله خود توجه کنید: «نتیجه حاکمیت سوداگری بر اقتصاد نیز چیزی جز رانتجویی، فساد و توسعه فقر نبوده و نیست. همان پدیدههایی که هماکنون تا مغز استخوانِ گروههای کمدرآمد یا با درآمد متوسط را میسوزاند»آیا این جمله پوپولیستی نیست؟ چند سال دیگر فرصت میخواهید تا با عملکرد شما و دوستانتان مثلاً اقتصاد بازار آزاد رقابتی استقرار یابد و گروههای کمدرآمد و متوسط جان بگیرند؟
اشارههای بجایی درباره توزیع رانت انرژی ارزان در تولید برق، گاز و پتروشیمی کردهاید و آن را نشانهای مرکانتلیسم دانستهاید، اما آیا مرکانتلیسم موجود مشمول توزیع قیر برای اتمام پروژهها، ایجاد چندین شرکت مرتبط با وزارت راه و شهرسازی نمیشود؟ آیا مرکانتلیسم باعث واگذاری پروژهها به افراد حقیقی و حقوقی خاص ویا انصراف از واگذاری به اشخاص محق در دوره تصدی شما نشدهاست؟
آیا سر بریدن گوسفند و عکس یادگاری جلوی یک هواپیمای وارداتی پوپولیسم نیست؟
شما چرا همین که از مرکب قدرت پیاده شدید و آلات موسیقی از لب و دستانتان افتاد، سمفونی موجود را ناکوک دیدید؟ای کاش یکبار هم که شده به جای فعالشدن در جریان پوپولیسم - انتخاباتی نقش خود را در شکلگیری وضعیت موجود به خصوص در حوزه مسکن و مستغلات برای مدیران جدید و آیندگان به نقد بکشید؟
گفتهاید: «در روند گرفتاری ایران در تورم مزمن به نقش بدهی 700 هزار میلیارد تومانی دولت اشاره و سؤال کردهاید که ذینفعان ایجاد این بدهیها چه کسانی هستند؟ و چرا تاکنون اراده جدی برای توقف این روند نبودهاست، پرسش بنیادین اقتصاد سیاسی ایران است!»
پاسخی واضحتر از عملکرد خود در حوزه مدیریتی و میزان داراییهای خود در طول این سالهایی که تصدی امور را بر عهده داشتهاید، میبینید؟ به گفته خودتان «سوداگرایی مگر چیزی جز این جریان ثروت و قدرت از مردم به اشخاص حقیقی و حقوقی مرتبط با حکومت است؟»
تو کز سرای طبیعت نمیروی بیرون
کجا به کوی طریقت گذر توانی کرد
جمال یار ندارد نقاب و پرده ولی
غبار ره بنشان تا نظر توانی کرد
بیا که چاره ذوق حضور و نظم امور
به فیض بخشی اهل نظر توانی کرد
ولی تو تا لب معشوق و جام میخواهی
طمع مدار که کار دگر توانی کرد
-
دوشنبه ۱ مهر ۱۳۹۸ - ۲:۲۹:۰۹ PM
-
۹۲ بازديد
-
آخرین خبر تحلیل
-
پیام ویژه
لینک کوتاه:
https://www.payamevijeh.ir/Fa/News/262293/