سرمقاله اعتماد/ میانجی معتمد
يادداشت
بزرگنمايي:
اخبار ویژه - سرمقاله اعتماد/ میانجی معتمد
٦
٠
اعتماد / « میانجی معتمد » عنوان سرمقاله روزنامه اعتماد نوشته ابراهیم رحیمپور است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
عمران خان، نخستوزیر پاکستان از ابتدای انتخابش به این مقام مواضع دوستانه و خوبی در مورد جمهوری اسلامی ایران بیان کرده است. او در اولین سفرش به تهران، که بعد از سفر به ریاض اتفاق افتاد، در مورد توسعه همکاری با جمهوری اسلامی ایران و همبستگی امنیت دو کشور، مواضع مفیدی گرفت. در مجموع پاکستان به دلیل مسائل هویتی، ارتباط ویژهای با ایران به عنوان همسایه غربی و همچنین با عربستانسعودی به عنوان یکی از مهمترین کشورهای جهان اسلام دارد. تاسیس پاکستان و استقلال از هندوستان، از ابتدا به دلیل هویت اسلامی شهروندان این کشور اتفاق افتاد و حتی تاسیس جمهوری اسلامی در این کشور، یک سال پیش از انقلاب اسلامی ایران رخ داد. پاکستان به دلیل ویژگیهای فرهنگی و سیاسیاش، جایگاه و ظرفیت لازم برای میانجیگری یا هر چیز دیگری که اسم این اقدام او را بگذاریم، دارد. اسلامآباد پیش از این هم در رابطه میان ایران و کشورهای عربی منطقه، تلاشهایی را برای میانجیگری انجام داده است. ژنرال ضیا الحق، رییسجمهور اسبق پاکستان هم در دوران جنگ تحمیلی رژیم صدام علیه ایران، تلاشهای زیادی برای میانجیگری میان ایران و عراق انجام داد. بهتازگی هم بعد از اقدام پادشاهی عربستانسعودی به قطع روابط دیپلماتیک با جمهوری اسلامی ایران، شاهد سفری مشابه از سوی نواز شریف، نخستوزیر پیشین پاکستان به تهران و ریاض برای میانجیگری میان دو کشور بودیم. حکومت پاکستان اطمینان دارد که هرگونه تنش در منطقه منافع این کشور را بهشدت به مخاطره میاندازد. بیش از چهار میلیون پاکستانی در کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس مشغول کار هستند و با ارسال پول به میهنشان یکی از منابع اصلی درآمد ارزی این کشور محسوب میشوند. درنتیجه اسلامآباد مجبور به همراهی و نمایش همدلی با عربستانسعودی و دیگر کشورهای عربی متحد عربستان است. حتی در دوره نواز شریف شاهد بودیم که موضعگیریهای همدلانه اسلامآباد با عربستانسعودی در جنگ یمن تا حدی پیش رفت که ژنرال راحیل شریف، رییس ستاد مشترک ارتش این کشور بعد از بازنشستگی برای خدمت به عنوان فرمانده ائتلاف نظامی تحت رهبری عربستانسعودی علیه یمن، راهی این کشور شد. تمامی این موضعگیریها نشاندهنده عمق وابستگی اقتصادی پاکستان به کشورهای عربی منطقه خلیجفارس است. همزمان پاکستان به عنوان یک کشور اسلامی، از اتحاد در جهان اسلام منفعت میبرد و کاهش تنش میان کشورهای قدرتمند مسلمان، میتواند به دولت این کشور در عرصه بینالمللی و همچنین در افکار عمومی شهروندان پاکستان اثرگذار باشد. در ماههای اخیر شاهد حوادث تنشزایی در منطقه هستیم که نگرانیها در مورد امنیت و ثبات منطقه را افزایش داده است. در واکنش به همین تنشهاست که برخی از دولتها به تشخیص خودشان یا حتی به درخواست طرفهای مختلف، تلاش میکنند تا به میانجیگری میان دولتهای جمهوری اسلامی ایران و پادشاهی عربستانسعودی همت کنند. به اعتقاد من، اعلام نیت میانجیگری میان تهران و ریاض، در سفر عمران خان به این دو کشور لزومی نداشت. به هر تقدیر صرف انجام دو سفر پشت سر هم به دو کشور، به اندازه کافی اهداف آن را نمایش میدهد. اعلام نیت میانجیگری پیش از انجام سفر، تا حدی خامدستانه و ناشیانه بود، چراکه ممکن است با واکنش منفی سعودیها مواجه شود. حساسیتهای عربستانسعودی باعث شده بود که سران سعودی در تلاش نخستوزیر پیشین پاکستان، نواز شریف، رد و بدل شدن پیام و تلاش برای میانجیگری از سوی او را تکذیب کنند. اما اینها بیشتر حواشی سفر هستند، واقعیت این است که اگر انعطاف کافی از سوی
دو طرف وجود داشته باشد و نظرات و پیامهایی در این سفر دریافت شود که دو طرف امکان تبادلنظر بیشتر در مورد آنها داشته باشند، امکان تداوم و موفقیت این سفرها وجود دارد. اما اگر هیچ نقطه مشترکی میان نظرات مقامهای سیاسی ایران و عربستان وجود نداشته باشد، همانگونه که برخی تلاشهای اخیر برای حل و فصل اختلافات میان تهران و واشنگتن، از جمله از سوی نخستوزیر ژاپن، آبه شینزو، بینتیجه مانده بود، این تلاش هم با شکست مواجه میشود.
متاسفانه در سالهای اخیر سازمانهای چندجانبه و بینالمللی که میتوانستند در حل و فصل اختلافات میان کشورهای منطقه کمک کنند، بهشدت تضعیف شدهاند. انتظار میرفت سازمان ملل متحد و سازمان همکاری اسلامی به عنوان بزرگترین سازمانهای بینالمللی در حل اختلافات در خلیجفارس فعالانه مشارکت میکردند، به همین دلیل ابتکارات دیپلماتیک به دیپلماسی فردی و کشورهای منفرد خلاصه شده است که هر یک بنا به تشخیص و ظرفیت خود تلاش میکنند. کشورهایی نه فقط برای دو کشوری که امکان تنش دارند، بلکه برای منافع و مصالح خودشان، در میانجیگری و وساطت میان تهران و ریاض فعال شدهاند.
به نظر میرسد جمهوری اسلامی ایران، هم پاکستان و هم عراق را به عنوان یک میانجی معتمد و متوازن قبول دارد. این مقبول بودن بغداد و اسلامآباد نزد مقامهای ایرانی، باعث میشود که توپ به زمین ریاض بیفتد و آنها در شرایط سختی قرار میگیرند که مجبورند آمادگی برای گفتوگو یا پذیرش میانجیگری را رد کنند. این وضعیتی است که جمهوری اسلامی ایران در دوران جنگ تحمیلی رژیم صدام علیه ایران گرفتار آن شده بود. مواضع قاطع و غیرقابل تغییر دیپلماتیک ایران در آن دوران باعث میشد که میانجیهای متعددی که برای پایان جنگ وساطت کردند، دست خالی از تهران بروند و گهگاه این تلقی ایجاد میشد که این تهران است که آماده صلح نیست. تا اینجای کار، صرف اعلام سفر عمران خان به تهران و بعد از آن به ریاض، نشان میدهد که عربستانسعودی تا حدی حاضر به انعطاف شده است و آماده شنیدن پیامها و نقطهنظرات منتقل شده ازسوی تهران است، وگرنه دلیلی وجود نداشت که انجام این تور علنی دیپلماتیک از سوی عمران خان را بپذیرند. به هر حال عربستان علاقهمند است که جناحهای تندروی ضدایرانی در دربار این کشور و همچنین سربازان سعودی و کشورهای متحدی که در یمن میجنگند، بر اثر چنین اقدامات دیپلماتیکی روحیه خود را از دست ندهند، در نتیجه قطعا باید انتظار داشت که ریاض در مقابل این سفر ظاهرا ژست محکم و قاطعانه بگیرد، اما محتوای محرمانه گفتوگوها و نقطهنظرات رد و بدل شده از سوی تهران و ریاض، در صورتی که انعطاف کافی از خود نشان بدهند، میتواند در حل و فصل مسائل میان دو کشور راهگشا باشد.
-
يکشنبه ۲۱ مهر ۱۳۹۸ - ۰۹:۰۳:۰۴
-
۲۴ بازديد
-
آخرین خبر تحلیل
-
پیام ویژه
لینک کوتاه:
https://www.payamevijeh.ir/Fa/News/269840/