سرمقاله فرهیختگان/ جدایی دولت از رقیب
يادداشت
بزرگنمايي:
پیام ویژه - سرمقاله فرهیختگان/ جدایی دولت از رقیب
٧
٠
فرهیختگان / « جدایی دولت از رقیب » عنوان یادداشت روزنامه فرهیختگان به قلم حسام رضایی است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
خروج آمریکا از برجام و همزمانی آن با آغاز موج جدید فشارها علیه جمهوری اسلامی ایران، بهتدریج همپوشانی میان مواضع سیاسی دولت و طیف منتقدان آن بهویژه در حوزه سیاست خارجی را بههمراه آورد. این همگرایی نسبی، چندی است رنگ واگرایی به خود گرفته. در نوشته پیشرو تلاش دارم دلایل این وضعیت را تشریح کنم.
تصمیم نامتعارف دونالد ترامپ، رئیسجمهوری ایالات متحده آمریکا در ترک معاهده برجام، تاثیر بهسزایی بر آرایش نیروهای سیاسی ایران گذاشت. دولت و اصحاب نزدیک به آن که برخلاف پیشبینیهای خود، شاهد ترک میز توافق از سوی واشنگتن بودند، از آن پس، رل صبوری و مسامحهجویی را کنار گذاشته و با رادیکالیزهکردن فضای کلامی خود، به بازیگری مطالبهگر تبدیل شدند؛ مطالبهگریای که مبنای توجیهیاش بر عدم اجرای تعهدات برجامی از سوی آمریکا و سه شریک و متحد بزرگ آن یعنی انگلیس، فرانسه و آلمان استوار بوده و البته کماکان هست.
همزمان با عقبنشینی ملموس دولت از قلمرو سیاستهای رفتاری پیشین خود، جبهه منتقدان پاستور به تقویت استحکامات نظری و عملی خود درقبال موضوعات بینالمللی خاصه درباره برجام و آمریکا مبادرت کردند. این جبهه، بدعهدی آمریکا در جریان برجام را مدلولی شایسته و مناسب بر تایید گزارههای پیشینی خود دائر بر لزوم بیاعتمادی به این کشور و متحدانش یافت. علاوهبر این، هرچه از اردیبهشت 97 یعنی هنگامه خروج واشنگتن از برجام فاصله گرفتیم، همپوشانی میان اظهارات اهالی دولت و منتقدان آن بیشتر و بیشتر شد.
همپوشانی مودتآمیز میان دولت و رقیب، مشخصا سه دلیل عمده داشت؛ اول اینکه به موجب سوختشدن نسبی آثار یکی از اصلیترین کارتهای بازی دولت یعنی برجام (با خروج آمریکا و متعاقبا بیتعهدی اروپا) پاستورنشینان دیگر مثل گذشته قادر نبودند از موضع بالا و با رویکردی ظفرمندانه در مواجهه با منتقدان خود ظاهر شوند؛ بنابراین ترجیح دادند بهطور موقت و جهت ایجاد اجماع در داخل، لاجرم رنگ زمینه گفتمانی رقیب را به خود بگیرند؛ گفتمانی که مقاومت و ایستادگی فعالانه، زیربناهای اصلی آن را تشکیل میداد.
علاوهبر این، عامل محرکه دیگری که باعث شد دولت ناگزیر به ورود به حیطه گفتمانی رقیب شود، وضعیت آشفتهای بود که اقتصاد کشور در نیمه اول سال 97 تجربه کرد. درواقع دولت برای کنترل اوضاع آشفته و بحرانی موجود، به اجبار جبهه منازعه سیاسی با نیروهای رقیب را بلااستفاده و عمده حواس خود را بر سامان بازار متمرکز کرد.
همپوشانی دولت و رقبایش، البته دلیل سومی هم داشت. حضور عنصری نامتعادل و غیرقابل پیشبینی بهنام ترامپ در کاخ سفید، امکان هرگونه برنامهریزی بلندمدت (ازجمله برای مذاکره) برای همگان ازجمله دولت تدبیر را ناممکن کرده بود؛ به بیانی دیگر، نزدیکی به رقبا در مقایسه با سرمایهگذاری روی آمریکای ترامپ برای دولت واجد هزینه بهمراتب کمتری بود.
عزم جزم جمهوری اسلامی ایران برای کاهش قانونی تعهدات برجامی خود از اردیبهشتسال جاری (در واکنش به بدعهدی اروپاییها) دولت را برای قرابت به شعائر و نشانهای گفتمانی جبهه سیاسی روبهروی خود مصممتر از قبل نیز ساخت. دیگر آنقدر رفتارهای دولت و بقیه نیروهای سیاسی ایران شبیه هم شده بود که وقتی صدای مقاومتجویی از گوشهای برمیخاست، معلوم نبود صاحب صدا متعلق به کدام اردوگاه است؛ هرچند این روند گاهی بهواسطه اظهاراتی که رئیسجمهوری مثلا از باب آمادگیاش برای مذاکره درصورت تامین منافع ملت به زبان میآورد، از تشابه به تغایر شیفت میکرد، لیکن حتی چنین گفتههایی نیز باعث نشد روند کلی همگرایی داخلی در قبال خارج خدشه بردارد.
همانطور که اعلام شد سه دلیل 1- سوختشدن آثار برجام، 2- بحران اقتصادی سال 97 و نهایتا 3- وجود عنصر نامتعادلی بهنام ترامپ، بستر لازم برای همپوشانی و وحدترویه دولت و جبهه رقیب آن را فراهم کرد، لیکن از میان این سه دلیل، دو دلیل اول و سوم هنوز دستنخورده باقی ماندهاند و درمورد دومی، بنابر گزارش نهادهای بینالمللی ازجمله گزارش اخیر بانک جهانی، میتوان مدعی شد ایران در 6 ماهه نخست امسال، تا حد زیادی از بحران اقتصادی فاصله گرفته و به ثبات نسبی نائل شده است. ازقضا همین موضوع یعنی بهبود نسبی اوضاع اقتصادی کشور، اعتمادبهنفس خوبی به دولت جهت فاصلهگیری از حوزه گفتمانی رقیب بخشیده است. اظهارات اخیر رئیسجمهوری در دانشگاه تهران که میان قائلان به «تعامل سازنده» و «تقابل مستمر» با جهان، دست به ایجاد دوقطبی زد یا یک هفته قبل از آن، ضمن بهترین توصیفکردن مجلس اول، علنا نظارت استصوابی شورای نگهبان را به چالش کشید، همگی از ایجاد یک صفبندی مجدد میان گفتمان دولت و جبهه رقیب حکایت دارند.
از سوی دیگر نفس در پیشبودن انتخابات مجلس بر تغییر رویکرد رئیسجمهوری تاثیرگذار بوده است. بهنظر میرسد حسن روحانی برای تاثیر متبوع خویش بر کارزار انتخاباتی، تلاش دارد فقر دستاوردی دولتش را در حوزه داخلی با ایجاد یک دوگانهسازی حول موضوعات خارجی جبران کند. دوگانهانگاری اخیر روحانی، یادآور دوقطبی برجامیان (متناظر تعاملجویان سازنده) و نابرجامیان (متناظر تقابلجویان مستمر) است که سعید حجاریان، نظریهورز اصلاحطلب در آستانه انتخابات مجلس دهم در اسفند سال 94 تئوریزه کرد و اخیرا نیز در گفتوگو با روزنامه «شرق» همچنان آن را واجد اعتبار دانست. اینکه طی روزها و ماههای منتهی به انتخابات، شاهد عمیقشدن وجه افتراق میان گفتمان دولتیها و رقبایش هستیم، امر عجیب و البته دور از انتظاری نیست اما اینکه این افتراقات، درنهایت مردم را به رای بهکدام جریان وابدارد، سوالی است که گذر زمان به آن پاسخ خواهد داد.
-
دوشنبه ۲۹ مهر ۱۳۹۸ - ۰۹:۴۲:۵۷
-
۲۷ بازديد
-
آخرین خبر تحلیل
-
پیام ویژه
لینک کوتاه:
https://www.payamevijeh.ir/Fa/News/272210/