وقتی آیتالله از تنهایی دکتر میگوید
خواندنی ها
بزرگنمايي:
پیام ویژه - خبرآنلاین / متن پیش رو در خبرآنلاین منتشر شده و انتشار آن در آخرین خبر به معنای تایید تمام یا بخشی از آن نیست.
هنوز یک ماه از پیروزی انقلاب اسلامی نگذشته بود که گروهها و احزاب مختلف، در دعوت به برگزاری مراسم بزرگداشت دکتر مصدق بر سر مزار او به رقابت برخاستند.
سابقه مبارزه دکتر مصدق با انگلیس آن قدر جذاب بود که آنها را به تحمل سختی مسیر و حضوری پر شمار بر مزار نخست وزیر به زیر کشیده شده در کودتای آمریکایی- انگلیسی بکشاند.
سخنران این مراسم آیتالله طالقانی بود. چهره دیگری که گروهکها برای تبدیل او به نمادی دیگر برای شکاندن انحصار مرجعیت اجتماعی امام تلاش بسیار میکردند. سخنان آیتالله طالقانی اما بسیار هوشمندانه بود، او به بررسی چرایی پیروزی و سپس شکست دکتر مصدق پرداخت: «وقتی که وحدت نظر بود، همه نیروهای ملی و دینی در یک مسیر حرکت کردند . مراجع دینی مانند آیت الله خوانساری ، آیت الله کاشانی ، فداییان اسلام، باهم شروع کردند و ملت را به حرکت در آوردند. هرکدام براه خود و فدائیان اسلام جوان پرشور و مومن، آنها راه را باز می کردند ، موانع برطرف شد و انتخابات آزاد شروع گردید، صنعت نفت در مجلس ملی شد. فتوای مراجع و علما برای انتخابات و پشتیبانی از دولت ملی در تمام دهات و روستاها و در میان کارگران یک شعار شد ، یک حرکت ویک هدف بود. بعد چه شد و از کجاضربه خورد؟ ضربه از درون خودمان خوردیم. این یک تذکراست بیان واقعیات است تا موقع کنونی خودمان را درک کنیم.» (روزنامه اطلاعات، 15 اسفند 1357، ص 8)
دومین هشدار آیت الله طالقانی اما یادآوری وابسته بودن وحدت شکنان به دشمنان بود. « عوامل استعمار و استبداد داخلی جاسوسها [در] اطراف نیروها شروع به بررسی کردند، نقطه ضعفها را پیدا کردند و به فدائیان اسلام گفتند که [...] دکتر مصدق بی دین است و به دین توجه ندارد و نمی خو اهد خواستهای شما را برآورده کند. به دکتر مصدق می گفتند که فدائیان اسلام جوانهای پرشور و تروریست هستند، از آنها باید بپرهیزید. من که خودم میخواستم بین اینها تفاهم ایجاد کنم دیدم نمیشود [...] جاسوسها و کارکشتهها، درون گروهها و افراد میگردند و [...] مقابل هم قرار می دهند. اینها همه تذکار است .»
سومین فراز از تذکر پدرانه آن پیر مبارز، رمز شکست مصدق بود: « دکتر مصدقی که با یک حرکتش، بایک فرمانش مردم اجابت میکردند وقتی از درون، این نیرو ها متلاشی شد؛ با یک ضربه 28 مرداد، چنان فاجعهای برای ملت ایران پیش آوردند، یک عده لات و لوت، یک عده بدکارها براه افتادند و در مقابل چند دینار اساسش را از بین بردند، خانه نشین کردند و به محاکمهاش کشاندند و به زندانش افکندند؛ به این هم اکتفانکردند [...] یادم هست وقتی در زندان بودم، احوال ایشان را میپرسیدم، میآمدند ، میگفتند دکتر تنهاست [...] گفته بود، یک کاری بکنید که مراهم بیاورند پیش شما که با شماها باشم .» (همان)
بخشی از کسانی که برای دعوت به این مراسم اطلاعیه داده و اتوبوس راه انداخته بودند؛ جماعتی نبودند که به این تذکرهای دلسوزانه گوش دهند. چه حزب توده که وابستگیش به شوروی موجب رفتارهای خلاف امنیت ملی بود، چه سازمان مجاهدین خلق (به تعبیر سالهای بعد مردم، گروهک منافقین) که اگرچه ادعای مردمی بودن داشت، اما وابستگی به فرانسه و آمریکا آنها را تا جایی برد که چند سال بعد متحد صدام در جنگ نظامی علیه میهن شدند و چه دیگر گروههایی که وابستگی عاطفی یا سازمانیشان به غرب یا شرق، مانعی در برابر فهم عمق این نگاه راهبردی بود.
-
چهارشنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۸ - ۱۲:۲۷:۳۱ PM
-
۳۱ بازديد
-
آخرین خبر تحلیل
-
پیام ویژه
لینک کوتاه:
https://www.payamevijeh.ir/Fa/News/321559/