مرگ چپ رادیکال، زندهشدن عملگرایی
يادداشت
بزرگنمايي:
پیام ویژه - صبح نو / متن پیش رو در صبح نو منتشر شده و انتشار آن در آخرین خبر به معنای تایید تمام یا بخشی از آن نیست
حسام رضایی / اگر به سابقه جبهه اصلاحات -که در آغاز با عنوان «جبهه دوم خرداد» شناخته میشد- بنگریم، میبینیم که اختلاف نگرش بنیادین بر سر امر سیاسی و سیاستورزی و هسته تشکیلدهنده آن یعنی قدرت، بهطور جدی دو طیف اصلی این جبهه یعنی راستها و چپها را به خود درگیر کرده بود.
هرچند شور «دوم خرداد» در ظاهر باعث همپوشانی این دو گفتمان لایتچسب شد، اما هر چه جلوتر میرفت، تمایز ماهوی این دو طیف، بیشتر بیرون میزد. راستها که حزب کارگزاران سازندگی ایران جلودار آن بودند، برخلاف چپها، نگاهی کاملا عملگرایانه، تعاملی و معطوف به مطلوبیت نتیجه به عرصه سیاسی داشتند و بر اساس همین نگرش، در هیچ دورهای[به جز انتخابات مجلس نهم] به تحریم انتخابات یا رودررویی مستمر با حاکمیت، دست نزدند. در مقابل، چپها که سازمان مجاهدین انقلاب، جبهه مشارکت و مجمع روحانیون مبارز عناصر اصلی تشکیلدهنده آن بودند، نگاهی ناب و غیرتقلیلی به ساحت کنشورزی داشتند. نیروی پیشران استعفای دستهجمعی نمایندگان مجلس ششم یا حملات ساختارشکنانه به ارزشها و هنجارها در مطبوعات، عمدتا توسط طیف چپ جبهه اصلاحات تامین میشد. در این میان البته چپ سنتی با تابلوداری مجمع برخلاف چپ مدرن[مشارکت و مجاهدین] محذوریات ساختاری و نهادی را بیشتر درک میکرد و کمتر گرفتار تندروی میشد. با این حال، چهرههایی نظیر محتشمیپور یا خوئینیها، در برخی وقایع سیاسی-اجتماعی مهم کشور نظیر 18 تیر، آتشبیار معرکه شدند.
مدرن و سنتی، با هم
پس از گذشت بیش از دو دهه از انعقاد نطفه اصلاحات، اختلافات بنیادین میان راست و چپ این جبهه کمافیالسابق به قوت خود باقی است. یک تفاوت عمده اما میان امروز و دیروز هست؛ اینکه چپ سنتی برخلاف وقار پیشین خود، اکنون ژست همسرایی با چپهای مدرن را به خود گرفته است. حجاریان از اصلیترین مدعیان چپ مدرن، چندی پیش در گفتوگویی، با رد هرگونه اتهام تندروی از سوی جریان متبوعش، به دفاع از اقدامات ساختارشکنانه در دوران حکومت دولت اصلاحات پرداخت. او رسما اعلام کرد: «من معتقدم حتی اکبر گنجی هم رادیکال نبود.»
اکبر گنجی در حالی از سوی حجاریان از اتهام تندروی مبرا شده که بولدوزر تخریب او و جریان همراهش، علیه هاشمیرفسنجانی[در دوران اصلاحات] و اتصاف او به «عالیجناب سرخپوش»، یا سالها بعد از آن، حمایتش از جریان نیرومند برانداز در غائله فتنه 88، بر کسی مکتوم و پوشیده نیست. علیرضا علویتبار از دیگر قدیمیهای طیف چپ مدرن اصلاحات نیز چندی پیش در گفتوگویی، با اشاره به دغدغههای اصلاحات در ایران، ضمن صحهگذاری بر گزارههای حجاریان، صراحتا اعلام کرد: «هدف اصلاحات حفظ حکومت نیست، بلکه برداشتن موانع موجود بر سر راه توسعه همهجانبه کشور است.»
مهمتر اینکه پدران سنتگرا نیز ترجیح دادهاند به صف فرزندان چپگرای خود بپیوندند و سکه سیاستورزیشان را در ضرابخانه رادیکالیسم، ضرب کنند. در همینباره، چندی پیش محمد موسویخوئینیها از نمادهای اصلی چپ سنتی، در نامهای به رهبر انقلاب، بدون اشاره به نقش خود در ایجاد وضعیت موجود، انتقاداتی گنگ و مبهم به سطوح عالی حاکمیتی وارد آورد؛ اقدامی که البته واکنش بسیار تند اصلاحطلبان را همراه داشت.
راستها؛ همچنان در سمت باد
برخلاف چپها[مدرن و سنتی] طیف راست اصلاحات، مطابق خوی عملگرایانهاش، ترجیح داده تا در سمت باد سِیر کند و بیتوجه به مقاومت تندروها، به تساهل و سازش با نیروی فائقه معادلات سیاسی این روزهای ایران، مشغول شود. اگر به رسانههای نزدیک به حزب کارگزاران سازندگی نگاهی بیندازیم، متوجه میشویم که راستهای مدرن[صفت طیفی کارگزاران] برخلاف طیف رادیکال اصلاحات، میل کمتری به پروژه مخدوشسازی چهره مجلس یازدهم دارند. چندی پیش محمدعطریانفر، عضو شورای مرکزی این حزب در گفتوگویی با «صبحنو» ضمن تقبیح جنگ روانی اصلاحطلبان علیه مجلس یازدهم و رییس آن، چنین اقدامات و رفتارهایی را «غیرمنصفانه» و «غیراخلاقی» قلمداد کرد. علاوه بر این، برخی صداهایِ بهگوشرسیده از کارگزاران، حاکی از آن است که این مجموعه قصد دارد با همراهی نیروهای متصل به دولت تدبیر و نیز برخی طیفهای اصولگرایی[مشخصا طیف محافظهکار آن] تمامقد از نامزدی علی لاریجانی در انتخابات ریاستجمهوری، حمایت کند. این درحالی است که چپها هنوز نتوانستهاند خود را برای حضور در انتخابات بعدی، همچون انتخابات اخیر مجلس، راضی کنند.
چپ، در آستانه حذف
رادیکالیزهشدن مجدد چپها و احراز صفات بارزی از براندازی و خروج از چارچوبهای حاکمیتی، باعث شده تا این طیف، در آستانه حذف از معادلات سیاسی قرار بگیرد. برآمدن نیروهای متعهد و در عین حال اصلاحگر[به معنی واقعی و اصیل کلمه] در آسمان سیاست ایران، اساسا حضور رادیکالهای ساختارشکن را بیتوجیه کرده است. راستهایِ اصلاحطلبِ عملگرا[حزب کارگزاران و گروههای نزدیک به آن] نیز با جداکردن صف کنش خود از بقیه اصلاحطلبان، تلاش دارند حضورشان در قدرت را تمدید کنند و همچنان، نافذ پاستور و بقیه ساختارها باقی بمانند.
خوی عملگرایی ایشان، چندان بعید نمینماید که بخواهند در انتخابات بعدی، علاوه بر راستهای محافظهکار، به راستهای غیرمحافظهکار نیز پالس همراهی ارسال کنند. با این روند، چندان بعید به نظر نمیرسد که شاهد غربالگری جبهه اصلاحات و حذف و اضافههای گسترده در آن باشیم. آیا ممات رادیکالها و تمدید حیات پراگماتیستها، واقعهای قریب خواهد بود؟ باید به انتظار نشست.
-
چهارشنبه ۱۱ تير ۱۳۹۹ - ۱۸:۴۶:۰۶
-
۱۸ بازديد
-
آخرین خبر تحلیل
-
پیام ویژه
لینک کوتاه:
https://www.payamevijeh.ir/Fa/News/372523/