تهران آبستن فاجعه
يادداشت
بزرگنمايي:
پیام ویژه - جام جم / متن پیش رو در جام جم منتشر شده و انتشار آن در آخرین خبر به معنای تایید تمام یا بخشی از آن نیست
ظرفیت آیسییو بیمارستانها تکمیل شده است و رنگ هشدارها از سفیدی و زردی به قرمزی کشیده و آمار کشتههای کرونا بالا رفته است. وضعیت ابتلا و مرگ و میرها بیش از پیک اولیه است، دوشنبه گذشته ایران با 162 کشته در روز بعد از کشورهای مکزیک و هند در رتبه سوم قربانیهای کرونا در یک روز قرار گرفت. با همه این اوصاف اما وقتی چشم چشم میکنیم به محیط پیرامونمان تفاوتی با یک روز عادی در آن دیده نمیشود. کسب و کارها بازگشایی شدهاند و بدون محدودیت به فعالیت خود ادامه میدهند، تهران که همچنان قفل ترافیک است، رستورانها فعالاند و گاهی هم صدای بوق خودروی عروس توی گوشمان زنگ میزند. پارکها و بوستانها در قرق شبنشینی شهروندان است و وقتی یک روز به تعطیلی معمول هفته اضافه میشود، جادههای شمال یکطرفه میشود. درصد اجرای پروتکلهای بهداشتی به شکل هولناکی کاهش پیدا کرده و با خواهش و تمنا و ایجاد پویش کاری از پیش نمیرود، اجبار در رعایت آن هم به شکل عجیبی موکول شده است به هفته دیگر! وضعیت کرونا در ایران هولناک است اما هولناکتر از آن اینکه هراس از این ویروس مرگبار ریخته است. حداقل رفتار عمومی شهروندان و تصمیمات دولتمردان که این را نشان میدهد. هر چند حالا زمزمههایی به گوش میرسد که اگر قرار بر این پیشتازی ویروس باشد قرنطینه تهران و برخی مناطق قرمز گزینهای روی میز است.
از هفته گذشته تا امروز به طور میانگین هرروز 136 نفر در ایران بهواسطه ابتلا به ویروس کرونا جان عزیزشان را از دست دادهاند.
آمار جزئیتر این تعداد هفته پیش از زبان معاون کل وزارت بهداشت و درمان اعلام شد، اینکه هر 13 دقیقه یک نفر در ایران جانش را از دست میدهد و هر 33 ثانیه یک نفر مبتلا به این ویروس میشود. وضعیت تهران هشداردهنده است و آنچه آمار میگوید در شرایط بدتری نسبت به گذشته قرار داریم. همین دیروز دکتر فرشاد علامه گفته تختهای کرونایی بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی تهران پُر شدهاند.
بخش هشدارآمیز گفتههای او اشاره به عدم تابآوری سیستم درمانی دارد. اینکه اگر مراجعه به بیمارستانهای پایتخت شبیه آنچه که در اسفند بود، باشد دیگر توانی برای کادر درمانی وجود نخواهد داشت. با متر و عیار آمارها که پیش برویم همچنان وضعیت تهران ترسناک است.
خسرو صادقنیت رئیس مجتمع بیمارستانی امامخمینی (ره) اعلام کرده «مراجعان ما در زمینه کرونا سه برابر شده است و تعداد بستریهای ما نیز سه برابر شده است.»
مهرپور رئیس بیمارستان شریعتی تهران هم میگوید انتظار چنین افزایشی نداشته و از آن به عنوان «شبیخون» یاد کرده است.
طالبپور رئیس بیمارستان سینا تهران هم میگوید شگفتزده شده است. او گفته شوکه است و «نمیداند چه اتفاقی افتاده است که موج زیادی از بیماران در سنین پایینتر و در شرایط نامناسبتر به بیمارستان مراجعه کردهاند.»
2 هفته آینده شرایط بدتر میشود
کرونا همچنان ناشناخته است و تنها بهواسطه نظام دادهها میتوان به بخشهایی از رفتار این ویروس پی برد. پیش از این افراد سالمند را قربانی مورد علاقه این ویروس میدانستیم و حالا ایرج حریرچی میگوید: «اخیرا موارد بستری مبتلایان بدحال و جوان افزایش یافته است و همه اینها یک زنگ خطر و هشداری است و مردم نباید این معضل را شوخی بدانند.» تنها قطعیت موجود در رابطه با این ویروس یک چیز است و آن هم اینکه نباید مبتلا شد، راه رسیدن به این قطعیت هم در حال حاضر تنها و تنها یک چیز است؛ اجرای پروتکلهای بهداشتی و رعایت فاصلهگذاریهای اجتماعی. وضعیت کنونی که کشتههای کرونا افزایش چشمگیری هم داشته، همه ماجرا نیست چراکه از قرار معلوم کرونا سر باز ایستادن ندارد و تمام نمیشود. همان دادهکاوی آمارها نشان میدهد که
در 15 روز آینده تهران و دیگر شهرها وضعیت بدتری را نسبت به امروز تجربه خواهند کرد. آنطور که علیرضا دلاوری معاون بهداشت دانشگاه علوم پزشکی تهران دیروز در نشست خبریاش اعلام کرده: «50 درصد تستهای کرونا منجر به بستری بیمار میشود و در 15 روز آینده میزان بروز، بستری و مرگ و میر بیماران مبتلا به این ویروس در کشور افزایش مییابد.»
رفتار عجیب ما و مسؤولان
مقایسه آماری تعداد کشتههای کرونا و میزان اجرای پروتکلهای بهداشتی در اسفندماه سال گذشته و امروز نتیجه عجیبی دارد، اینکه در حالی 80 درصد مردم در اسفندماه پروتکلهای بهداشتی را مو به مو اجرا میکردند که میانگین تعداد کشتههای هفته آخر اسفند در ایران 90 نفر بود اما حالا میزان اجرای این پروتکلها در حالی به 11 درصد رسیده است که میانگین مرگ و میرها به واسطه کرونا در هفته اخیر به 136نفر در روز رسیده است. سادهاش اینکه وقتی در روز 90نفر جانشان را از دست میدادند شهروندان 80 درصد رعایت میکردند اما حالا در روز 136نفر میمیرند و مردم تنها 11درصد رعایت میکنند! پرواضح است که این وضعیت تنها نتیجه رفتار شهروندان و مسؤولیت اجتماعی آنها نبوده و تصمیمات دولتمردان هم بیتاثیر در وضعیت کنونی نیست. سادهانگاری مهار این ویروس را پیش از این هم از زبان آنها شنیده بودیم، اینکه وعده داده شده بود پایان ماه مبارک رمضان زمان جشن شکست کرونا خواهد بود، تاثیرش را میتوان در ساده انگاشتن تاثیرگذاری این ویروس از سوی مردم دید. فقط اظهارنظرهای اینچنینی نبود که ترس از کرونا را کاهش داد و به باور بسیاری اجرای برخی از سیاستهای دولت هم در رسوب چنین ذهنیتی تاثیر داشت. آنها معتقدند تصمیمات نامناسب برای برداشتن محدودیتها و اجرای سیاستهایی همچون بازگشایی مدارس از 15 شهریور اهمیت خطرناکی این ویروس را کم کرد و حتی رسانهها را به این باور رساند که موضوع کرونا را از اولویت خبری خود خارج کنند.
محدودیتها بازمیگردد
اما درست در روزهایی که آمار ابتلا و مرگ رو به کاهش بود و همه آن را مقدمهای بر پایان موج اول شیوع میدانستند حسن روحانی هشدار داد که در صورت عدم رعایت و اجرای پروتکلهای بهداشتی محدودیتهای گذشته باز خواهد گشت. اواسط خردادماه رئیسجمهور اعلام کرد: «مردم شریف ایران باید بدانند چنانچه در هر بخشی از کشور این هشدارها جدی گرفته نشود و خدای ناکرده شیوع بیماری دوباره اوج بگیرد، مسؤولان ناگزیر از بازگرداندن محدودیتها خواهند بود که این موضوع هم زندگی عادی شهروندان را دچار مشکل خواهد کرد و هم آسیبهای اقتصادی جدی به جامعه خواهد زد.» هشداری که حالا با اجباری شدن استفاده از ماسک از 15 تیرماه و افزایش آمار ابتلا و مرگ و پذیرش بالای بیمارستانهای پایتخت بسیار جدیتر شده است.
تهران نزدیک به قرنطینه
از همان روزهای ابتدایی شیوع ویروس تا همین امروز یکی از راهحلهای پر چالش در رابطه با مهار زنجیره سرایت «قرنطینه» بوده است. راهحلی که از همان ابتدا به اندازه مخالفانش موافق هم داشت. حالا اما به نظر میرسد تهران در وضعیتی است که تنها قرنطینه شدنش میتواند تا حدودی از وضعیت ناگوارش بکاهد. این را میتوان از میان حرفهای مسؤولان هم متوجه شد. اینکه معاون کل وزارت بهداشت و درمان اعلام کرده است: «تاکنون شش استان بهعلاوه استان تهران درخواستهایی درزمینه بازگشت محدودیتها داشتهاند.» این اظهارنظر یکی از نشانههایی است که برخی از آن به عنوان قرنطینه برخی شهرها از جمله تهران تعبیر میکنند.
علیرضا زالی به «احتمال اعمال محدودیتهای جدید با هدف کاهش پاندمی کووید-19» اشاره کرد و گفت: «اعمال محدودیتهای جدید با توجه به وخامت شیوع گسترده کرونا براساس شرایط مختلف مناطق ضروری است.»
فرمانده عملیات مقابله با کرونا در کلانشهر تهران آمار روزهای اخیر را بازتاب تغییرات 25 تا 30 روز قبل دانسته و گفته است «به نظر میرسد سهم سفرهای خردادماه در افزایش بار مراجعان چشمگیر است و طبیعتا سفرهای تابستانی هم میتواند خطرآفرین باشد.»
ماجرای اعمال محدودیتهای تازه برای شهر تهران جدی است چراکه علیرضا زالی میگوید: «ستاد بیماری کرونا در تهران بسته پیشنهادی ششگانه خود را به ستاد ملی برای اعمال محدودیتها اعلام کرده و منتظر تصمیم ستاد ملی هستیم.» گزینه قرنطینه پایتخت به مدت دو هفته یکی از گزینههای جدی پیش رو برای مهار حداقلی ویروس کروناست. وضعیتی که قطعا دلایل بسیاری برای شکل گرفتن آن وجود دارد.
تهران آبستن فاجعه است
اقبال شاکری، عضو مجمع نمایندگان تهران: تهران در شرایط بسیار سختی بهسر میبرد به گونهای که در زمره شهرهای در صدر از حیث شیوع گسترده کرونا قرار گرفته است و در وضعیت قرمز قرار دارد. ضعف ستاد مقابله با کرونا در اجرای برنامههای مناسب در تهران برای کنترل این بیماری آشکار است، بنابراین لازم است قبل از اینکه این موضوع به یک فاجعه تبدیل شود، تصمیمات مقتضی اتخاذ شود. ستاد ملی مقابله با کرونا که دولت تشکیل داده است، فاقد یک مسؤول فنی متخصص و قدرتمندی است که بتواند برای هر موضوعی تصمیم بگیرد، ابلاغ و پیگیری کند و بر روند اجرای آن نظارت داشته باشد. بازگشاییهای آزمون و خطایی، بدون داشتن نیرو و مدیر کنترلکننده باعث شده است که باردیگر شاهد شیوع گسترده این بیماری در بین شهروندان تهرانی باشیم، از سوی دیگر عدم هماهنگی بین مسؤولان مربوطه کما اینکه از یک طرف گفته میشود طرح ترافیک اجرا شود و از سوی دیگر گفته میشود که اعمال آن از عوامل افزایش سطح استفاده از وسایل حمل و نقل عمومی همچون اتوبوس و مترو میشود و در نهایت مردم شاهد این تعارض در عمل بین مسؤولان هستند. یکی دیگر از موانع موجود برای کنترل بیماری کرونا به حوزه اطلاعرسانی برمیگردد، چرا که در این زمینه بیشتر شاهد هشدار هستیم و دستورالعمل یا اقدام مناسبی برای رعایت پروتکلهای بهداشتی و فاصلهگذاری اجتماعی مشاهده نمیشود و این موضوع باعث سردرگمی مردم شده است، تاجایی که این بیماری را جدی نمیگیرند.
سردرگمی در استفاده از ماسک
با اینکه هنوز چهار روز تا 15 تیر و اجباری شدن رسمی استفاده از ماسک در مکانهای عمومی میگذرد اما اوضاع شیوع کرونا در کشور به حدی بد است که باید از همین لحظه شروع کرد، باید ماسکی برداشت و به صورت زد و همه بهانهها و توجیهها را که قصدش مقاومت کردن است، کنار گذاشت.
وزارت بهداشت در ماجرای اجباری شدن ماسک به قول خودش روی احساس مسؤولیت مردم و فرهنگ والای آنها حساب کرده، مردمی که چنین مسؤولیتپذیریای دارند اما نگران هستند خودشان ماسک بزنند ولی بازهم دیگرانی پیدا شوند که وقعی به این الزام ننهند و دوباره با صورتهای بدون ماسک در جامعه ظاهر شوند. در این میان اما مرکز پژوهشهای مجلس دغدغه مصرف بهینه ماسک را دارد و حرفش این است که با اینکه زیاد درباره فواید ماسک زدن صحبت میشود ولی دستورالعمل شفاف و جامعی در این باره وجود ندارد. اشاره مرکز پژوهشهای مجلس در واقع به توصیه سازمان جهانی بهداشت است مبنی بر این که وقتی از ضرورت استفاده از ماسک به عنوان پرمصرفترین وسیله حفاظت شخصی صحبت میشود باید در کنار آن یک راهبرد ارتباطی قوی نیز برای توضیح شرایط و ارائه ادله به مردم وجود داشته باشد تا منطق استفاده از ماسک برای همگان روشن و شفاف باشد. همچنین باید دستورالعملهای واضحی تدوین شود تا مردم بدانند باید از چه ماسکی، در چه زمانی و چگونه استفاده کنند. مرکز پژوهشهای مجلس اما میگوید وزارت بهداشت گرچه تاکنون توصیههایی کلی در مورد به همراه داشتن یا استفاده از ماسک ارائه داده ولی در مسیر توصیه سازمان جهانی بهداشت حرکت نکرده و درباره استانداردهای مصرف و مصرف بجای ماسک برای گروههای مختلف و شرایط گوناگون سکوت کرده است.
-
چهارشنبه ۱۱ تير ۱۳۹۹ - ۲۲:۱۵:۰۱
-
۱۰ بازديد
-
آخرین خبر تحلیل
-
پیام ویژه
لینک کوتاه:
https://www.payamevijeh.ir/Fa/News/372729/