«هشتگ»؛ سلاح افغانستانیها علیه طالبان
يادداشت
بزرگنمايي:
پیام ویژه - شرق / متن پیش رو در شرق منتشر شده و انتشار آن به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست
عزتالله مهرداد- روزنامهنگار آزاد مستقر در کابل-فارن پالیسی/ ماه جولای یک کاربر افغان در توییتر با اشاره به مذاکرات صلح دولت افغانستان با طالبان از کاربران افغان خواست با استفاده از هشتگ اعتراضی #به-طالبان-باج-ندهید، مخالفت خود را با عقبنشینی و امتیازدادن دولت افغانستان به این گروه شبهنظامی نشان دهند. «عزیز حکیمی»، مترجم افغانستانی، نیز در حساب کاربری خود با اشاره به این پیشنهاد نوشت: «آیا ما هم میتوانیم مانند همسایگان خود یک هشتگ اعتراضی را به ترند جهانی تبدیل کنیم؟». با اینکه حساب کاربری پیشنهادکننده اولیه هشتگ #به_طالبان_باج_ندهید، غیرفعال شد، اما این هشتگ در یک هفته بیش از صد هزار بار توییت شد تا توجه رسانهها هم به آن جلب شود. برخی از افغانها در اعتراضهای خود به بازگشت طالبان به قدرت، توییتهایی گرافیکی از حملات طالبان ازجمله بمبگذاریها در اتومبیل در کابل، پایتخت افغانستان را توییت کردند. مردم خواستار این بودند که دولت پیشرو با طالبان سازش نکند و آنها بهویژه خواستار حمایت از آزادی بیان، برابری جنسیتی و دموکراسی بودند. یکی از کاربران در توییتی نوشت: «وقتی ما از طالبان صحبت میکنیم، دیگر نیازی به تخصص، تحلیل و استدلال نیست. خاطرات، دردها، گریهها، خشمها و اشکهای ما که هرگز پاک نشدهاند، میتوانند بهجای دهها کتاب و مقاله توضیح دهند که آنها قاتل، جنایتکار و دشمن مردم و افغانستان هستند و هرگز نباید به قدرت برگردند». پس از نزدیک به دو دهه جنگ، نسل جدیدی از افغانها با احساس مسئولیت بالای اجتماعی و سیاسی رشد کردهاند، اما همچنان اعتراض مسالمتآمیز مردم در افغانستان اقدامی خطرناک است و میتواند واکنش طالبان یا دیگر گروههای شبهنظامی را دربر داشته باشد یا با سرکوب نیروهای امنیتی دولت روبهرو شود. در جولای 2016، دو عامل انتحاری به تجمعی اعتراضی در کابل حمله کردند و 83 غیرنظامی را کشتند و بیش از 230 نفر را زخمی کردند. در ژوئن 2017، اعتراض دیگری در پایتخت پس از آنکه نیروهای امنیتی افغانستان هفت معترض را کشتند، پایان گرفت. چند روز بعد هم سه بمبگذاری در مراسم تشییع جنازه برای معترضان منجر به کشتهشدن 20 غیرنظامی دیگر شد.
از خیابان به اینترنت
بنابراین نسل جوان افغانستان بهطور فزایندهای از شبکههای اجتماعی برای شرکت در فعالیتهای سیاسی استفاده میکنند و مردم برای بیان اعتراض خود از خیابان به شبکههای اجتماعی عقبنشینی کردند. «علی یاور آدیلی»، محقق مستقر در یک اندیشکده در کابل میگوید: «ناامنی و خشونتها در کابل دسترسی مردم به خیابانها را سلب کرده است و مردم بهجای اینکه در خیابان باشند، فقط میتوانند نگرانیها و مخالفتهای خود را در شبکههای اجتماعی ابراز کنند».
یک بررسی که اخیرا انجام شده، نشان میدهد تقریبا 90 درصد خانوارها در افغانستان حداقل یک تلفن همراه دارند و حدود 40 درصد آنها به اینترنت دسترسی دارند. بیان اعتراض در شبکههای اجتماعی تفاوتی عمده با اعتراض در خیابان دارد؛ درحالیکه اعتراضها به روش سنتی فقط برای پاسخگویی دولت افغانستان در برابر مردم انجام میشود، هدف از بیان اعتراض در رسانههای اجتماعی، ابراز نگرانی برای جامعه بینالمللی است که مخاطبان بیشتری را دربر میگیرد و تأثیرگذاری بیشتری دارد. روند آهسته صلح میان دولت افغانستان و طالبان بهدلیل اختلافها درباره مبادله زندانیان برای ماهها متوقف شده بود و در اوایل ماه سپتامبر، دولت پس از برگزاری یک شورای مشورتی، تصمیم گرفت زندانیان باقیمانده طالبان را آزاد کند تا مذاکرات مستقیم با این گروه را آغاز کند. همزمان با آغاز گفتوگوهای صلح، اکنون نگرانیها درباره معامله با طالبان افزایش یافته است؛ چراکه هرگونه امتیاز به این گروه و ورود آنها به قدرت، ارزشهای لیبرالی را که ایالات متحده و افغانستان در 20 سال گذشته برای تثبیت آن با این شبهنظامیان جنگیدند، تضعیف میکند.
صلح، اصلیترین نگرانی
در افغانستان رسانههای اجتماعی به اصلیترین ابزار بیان نگرانی درباره روند صلح با طالبان برای مردم افغان تبدیل شدهاند. توافقنامه ایالاتمتحده و طالبان که در ماه فوریه 2020 امضا شد، گفتوگوهای صلح درونافغانی را بهعنوان آخرین بخش از روند طولانی یک توافق جامع برای تأمین منافع ذینفعان در نظر گرفته است و در این روند، افکار عمومی افغانستان جایگاهی ندارد. اما کمپین # به-طالبان-باج-ندهید، نشان میدهد این روند صلح نتوانسته است عمدهترین نگرانیها درباره اولویتبندی حقوق بشر یا آتشبس پایدار با طالبان را برطرف کند. حکیمی، مترجم افغان میگوید: «مردم احساس میکنند از این روند کنار گذاشته شدهاند و به رسانههای اجتماعی پناه آوردهاند. رسانههای اجتماعی پناهگاهی برای مردم است؛ جایی که مردم میتوانند صحبت کنند، با یکدیگر ارتباط برقرار کنند و احساس کنند دیگران به آنها گوش میدهند. به همین دلیل است که شبکههای اجتماعی مردم را قدرتمند میکند». آدیلی نیز معتقد است «حکومت افغانستان در برابر جامعه جهانی باید پاسخگو باشد؛ چراکه تا 75 درصد هزینههای دولت کابل را شرکای خارجی افغانستان میپردازند. وقتی تنها کمپینها در رسانههای اجتماعی بر اهداکنندگان و کمککنندگان به افغانستان تأثیرگذار باشند، مقامهای دولتی این کشور هم خود را ملزم به پاسخگویی به افکار عمومی میبینند». لیلا حیدری، یک فعال اجتماعی در کابل، میگوید او اغلب توییتهای خود را از دری به انگلیسی ترجمه میکند تا کمپینها مؤثرتر باشد و توجه رسانههای بینالمللی را جلب کند؛ «من این کار اضافی را انجام میدهم تا به مدافعان حقوق بشر و دموکراسی دسترسی داشته باشم». ایجاد کمپین در رسانههای اجتماعی افغانستان تنها به مخالفت با بازگشت طالبان به قدرت محدود نمیشود؛ در نوامبر 2019 هم یک کمپین در رسانههای اجتماعی در اعتراض به دستگیری دو فعال مدنی که بهرهبرداری جنسی از دانشآموزان را در استان لوگر افغانستان افشا کرده بودند، شکل گرفت. آژانس اطلاعاتی افغانستان این فعالان را بازداشت و آنها را مجبور به عذرخواهی کرده بود. پس از آنکه «جان باس»، سفیر وقت ایالات متحده در افغانستان، این اقدام را «بازداشت به سبک شوروی» خواند، «اشرف غنی»، رئیسجمهوری افغانستان، دستور آزادی این فعالان را صادر کرد.
بیتوجهی به حقوق بشر
این تجربیات نشان میدهد کمپینها در رسانههای اجتماعی بر گفتمان سیاسی افغانستان تأثیرگذار است. سال گذشته همزمان با پیشرفت مذاکرات مستقیم دولت «دونالد ترامپ»، رئیسجمهوری ایالاتمتحده با طالبان، بسیاری از افغانها -ازجمله دانشآموزان، معلمان و کارمندان دولت- به کمپین #خط-قرمز-من پیوستند و با انتشار ویدئوکلیپهایی بر ایستادگی خود بر ارزشهای مشترک در مذاکره با طالبان تأکید کردند. «تمنا»، یک دانشآموز از ولایت قندهار، در یکی از این ویدئوکلیپها میگوید: «نمیخواهم در صورت بازگشت طالبان به قدرت، حق تحصیل خود را از دست بدهم. میخواهم پیشرفت کنم و در آینده به شخصی تبدیل شوم که بتوانم به گسترش صلح در سرزمین مادریام کمک کنم». درنتیجه این کمپین بود که عبارت «خط قرمز من» وارد ادبیات سیاسی افغانستان شد. «حمایت از جمهوری و حقوق شهروندی خط قرمز ماست»؛ این بخشی از اظهارات اشرف غنی در گردهمایی جوانان افغان در فوریه 2020 بود. «زلمی خلیلزاد»، فرستاده ویژه ایالاتمتحده در امور افغانستان نیز در گفتوگویی با یک رسانه محلی در افغانستان، با استفاده از همین عبارت تأکید کرد: «بازگشت امارت اسلامی طالبان به قدرت، خط قرمز جامعه جهانی است». بااینحال، توافق جدید خلیلزاد با طالبان، برپایه ارزشهای مورد تأکید افکار عمومی در افغانستان شکل نگرفت و بهجای آن منافع ایالاتمتحده و طالبان را در اولویت قرار داد؛ عقبنشینی تدریجی نیروهای آمریکایی از افغانستان و جدایی طالبان از القاعده. فعالان مدنی میگویند توافق طالبان و ایالاتمتحده محدودیتهای رسانههای اجتماعی برای تأثیرگذاری و ایجاد تغییر را نشان میدهد.
عزیز حکیمی میگوید: «مردم میتوانند در رسانههای اجتماعی یک کمپین را شروع و به سیاستی اعتراض کنند، اما این موقت است و تأثیر یک مسکن را دارد؛ درحالیکه راه دیگری هم برای مردم وجود ندارد. در افغانستان هیچ سازوکار دیگری برای مشارکت مردم در سیاست و روند تصمیمگیری به چشم نمیخورد». همانطور که ایالاتمتحده بهتدریج نیروهای خود را از افغانستان بیرون میکشد، روند صلح هم در حال انتقال به مرحله بعدی است؛ مذاکرات بین دولت افغانستان و طالبان. همانطور که این روند، امیدها را برای پایان جنگ حدودا 20ساله در افغانستان افزایش میدهد، ترس از بازگشت طالبان به قدرت نیز همچنان پابرجاست. بسیاری از فعالان نگراناند که دولت افغانستان و طالبان در این روند درباره حقوق اساسی بشر مذاکره کنند و درپی آن هم دولت در برابر برخی خواستههای طالبان عقبنشینی کند. این واقعیت را باید در نظر داشت که تشکیل دولت کابل حاصل یک معامله برای تقسیم قدرت بود، نه یک انتخابات دموکراتیک. چشمانداز چنین معاملهای نیز باعث ترس و وحشت افغانها از آینده میشود. آدیلی هشدار میدهد: «وقتی معامله سیاسی جای رأی را میگیرد، دیگر انتخابات معنایی ندارد». بنابراین افغانها میکوشند ازطریق رسانههای اجتماعی که تنها ابزار مستقل و قدرتمندشان است، بر مذاکرات صلح تأثیر بگذارند. «عمر صدر»، مدرس دانشگاه آمریکایی افغانستان میگوید: «صفحات رسانههای اجتماعی مردم را قادر میکند تا صدای جمعی ایجاد کنند و این صدای جمعی فشار ایجاد میکند. حداقل موضوع این است که از این طریق مذاکرهکنندگان نگرانیهای مردم را درک میکنند. آنها نمیتوانند این صدا را بهطور کامل نادیده بگیرند». اخیرا گروهی از فعالان افغان با هدف طرح مطالبات زنان در گفتوگوهای صلح، یک کمپین به نام «چشماندازهای زنانه» ایجاد کردهاند؛ این کمپین هر هفته بر یک حق متمرکز میشود. در اولین توییت تبلیغاتی این کمپین آمده است که «ما این هفته را با هشتگ #زنان-حق-تحصیل-دارند، آغاز میکنیم». بسیاری از زنان و مردان افغان به این کمپین پیوستند و خواستار حمایت از حقوق زنان برای تحصیل در صورت بازگشت طالبان به قدرت شدند. «مینا رضایی»، یکی از فعالان حقوق زنان در کابل، عکسی از پیرمردی را از منطقهای روستایی همراه با پوستری منتشر کرد که از حق آموزش افراد حمایت میکرد. او مینویسد: «این مردان هم دیگر از جنگ خسته شدهاند. آنها خود قربانی جنگ شدند، اما میخواهند فرزندانشان حق آموزش داشته باشند». افغانها میترسند که امکان چنین بیان آزادانهای در صفحات رسانههای اجتماعی در آینده دیگر امکانپذیر نباشد. حکیمی میگوید: «درحالحاضر ازطریق صفحات رسانههای اجتماعی، مردم با دولت و طالبان ارتباط برقرار میکنند، اما آیا میتوان تصور کرد که طالبان به مردم اجازه دهد از آنها در صفحات رسانههای اجتماعی انتقاد کنند؟».
-
چهارشنبه ۲۶ شهريور ۱۳۹۹ - ۱۱:۲۱:۲۴
-
۰ بازديد
-
آخرین خبر تحلیل
-
پیام ویژه
لینک کوتاه:
https://www.payamevijeh.ir/Fa/News/448453/