سرمقاله ایران/ ریشه بحران
دوشنبه 22 مهر 1398 - 09:00:06
آخرین خبر تحلیل
|
|
پیام ویژه - سرمقاله ایران/ ریشه بحران ٩ ٠ ایران / « ریشه بحران » عنوان ستون "اول دفتر" روزنامه ایران است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید: تهاجم نظامی همهجانبه ترکیه علیه کردهای شمال سوریه و شرق رود فرات را چگونه میتوان تحلیل و درک کرد؟ واقعیت این است که ترکیه همواره چشم طمعی به منطقه مورد نظر داشته است و اکنون نیز بنا به ملاحظات سیاست داخلی این انگیزه قویتر شده است؛ هنگامی که اعضای تیم فوتبال این کشور به رئیس جمهورشان سلام نظامی میدهند، به طریق اولی باید دید که سایر گروههای اجتماعی این کشور نیز از این اقدام حمایت میکنند و این نیاز سیاست داخلی دولت آنکارا است. ولی اگر نیاز داخلی این دولت را نادیده بگیریم، مشکلات منطقه یا حداقل بخش مهمی از این مشکلات ریشه در حضور قدرتهای خارجی و قرارداد سایکس ـ پیکو دارد. قراردادی که در سال 1916 یعنی صد سال پیش و در هنگام جنگ جهانی اول و فروپاشی امپراطوری عثمانی میان فرانسه و بریتانیا منعقد شد که منطقه را فارغ از ملاحظات سیاسی و اجتماعی آن به چند منطقه تحت نفوذ فرانسه و بریتانیا تقسیم کردند و کردها و سایر گروههای اجتماعی و سیاسی را دچار یک مشکل اساسی کردند. هرچه بود آن قرارداد وضعیت جدیدی را در منطقه شکل داد که طی هشت دهه کمابیش در حال تحول آرام بود؛ ولی حمله امریکا به عراق و سپس حوادث سوریه کل معادلات و توازن میان نیروهای منطقهای را دچار اختلال کرد. حضور ایالات متحده در منطقه و حمایت از هر گروه و جناحی موجب میشد که آن گروه در موقعیت برتر و قدرت قرار گیرد و موازنه قوا به نفع آن برقرار شود. ولی این برتری میتواند موقتی باشد. اگر قدرتهای خارجی به هر دلیلی هر بخش از این منطقه را ترک کنند، موازنه قوا به کلی تغییر خواهد کرد و تنش و درگیری آغاز میشود. قضیه کردهای شمال سوریه دقیقاً تابع این الگو است. با تضعیف حکومت مرکزی سوریه در اثر بحران داخلی این کشور و شکلگیری مناطق به نسبت خودمختار در سوریه، حکومت ترکیه نسبت به کردهای سوریه حساس شد؛ ولی با حضور امریکاییها در آنجا، ترکیه دست از پا خطا نمیکرد، ولی معلوم بود که به علل گوناگونی امریکاییها دیر یا زود آنجا را ترک میکنند یا تغییر سیاست میدهند. نه امریکا و نه هیچ کشور دیگری دنبال حفظ و دفاع از حقوق یک مردم یا کشور دیگر نیست. آنان دنبال منافع خود هستند. این اشتباهی بود که نیروهای محلی و منطقهای انجام دادند. دقیقاً مشابه اشتباهی که عربستان در منطقه کرده است. بلندپروازیهای سعودیها تا اندازه زیادی متأثر از تصور نادرستی بود که از حمایت بدون قید و شرط ایالات متحده از عربستان داشتند. امارات متحده همچنین تصور غلطی داشت؛ ولی خیلی زود متوجه شدند که آن حمایتها فقط سراب و شعار و خیال بوده است. لذا در یک وضع مخمصهآمیزی قرار گرفتند. مشکل مهمی که در نتیجه این وضعیت به وجود میآید، افزایش درگیری و خشونت و کینه و نفرت میان نیروهایی است که در منطقه زندگی میکنند. اگر پیش از این احتمال داشت که گروههای قومی و دینی متفاوت طی یک فرآیند داخلی به نوعی از تفاهم برسند با وجود چنین سوابقی از مواجهه خشونتآمیز، این احتمال نیز تضعیف شده است. قربانی این وضعیت مردم منطقه بویژه نیروهایی چون اکراد و گروههای مذهبی و اقلیتهای فرهنگی هستند. البته میدانیم که پیش از دخالت غربیها نیز اوضاع منطقه رو به راه نبود و تبعیض و ظلم علیه این گروهها وجود داشت، ولی حضور بیگانگان در منطقه نه تنها این مشکلات را حل نکرده که عمیقتر کرده است. افزایش خشونت، کینه، نفرت در دو دهه اخیر در خاورمیانه و شمال آفریقا و آسیای جنوب غربی محصول این دخالتها است؛ بویژه دخالتهایی که خودسرانه و از سوی قدرتهای بزرگ انجام میشود. هر دخالتی باید از طریق مراجع بینالمللی و بهصورت مشروع انجام شود تا اثرات منفی آن کمتر باشد.
http://www.Yazd-Online.ir/fa/News/270196/سرمقاله-ایران--ریشه-بحران
|