دلقک ترسناک؛ جوکر چگونه فیلمی است
سه شنبه 23 مهر 1398 - 19:25:06
آخرین خبر تحلیل
|
|
پیام ویژه - دلقک ترسناک؛ جوکر چگونه فیلمی است ٥٤ ٠ روزنامه سازندگی / متن پیش رو در سازندگی منتشر شده و انتشار آن به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست عنایت شفیعزادگان| با اینکه کمتر از یک هفته از شروع اکران فیلم «جوکر» گذشته اما کنجکاوی دربارهی آن از مدتها پیش شروع شده است. موفقیت فیلم در جشنوارهی ونیز فقط مقدمهای بود برای اینکه ثابت کند «جوکر» تازهی سینما یکی از دهها فیلم عامهپسند معمولی سینمای هالیوود نیست. همهی اخباری که از فیلم منتشر میشد، ثابت میکرد «جوکر» فیلمی است سیاه و تراژیک که با وجود نسبتاش با کامیکبوکهای دیسی نسبتی با حالوهوای فانتزی معمول آنها ندارد. فیلم طی همین هفته در سینماهای آمریکای شمالی اکران شد اما خیلی زود، در کمتر از یک روز، نسخههای پردهای آن در تمام جهان قابل تماشا بود. برخی که برای تماشای فیلم عجله داشتند فرصت را از دست ندادند و به همین نسخهی بیرنگورو رجوع کردند اما واقعیت این بود که «جوکر» همان اندازه که از نظر قصه متفاوت است با فیلمهای معمول سینمای آمریکا، از نظر بصری هم اثر قابل توجهی است که تماشای نسخهی بیکیفیت آن ظلم به خود تماشاگر و البته سینماست! با این وجود نمیشود کنجکاوی تماشاگران نسبت به فیلم را نادیده گرفت. این مطلب یک گزارش مقدماتی است دربارهی فیلم «جوکر»؛ بدون اینکه از کمو کیف فیلم چیزی بگوید. مطلبی است برای آشنایی با حالوهوای فیلم و پاسخ به این سؤال که «جوکر» چهجور فیلمی است. ممکن است به کنجکاوی شما پاسخ بدهد ممکن هم هست که آن را تشدید کند. اما بههر حال حاوی اطلاعاتی است که دانستنشان مانع لذت بردن از فیلم نمیشود. جوکر چطور شکل گرفت دو سال پیش، آگوست 2017 بود که تاد فیلیپس با یک پیشنهاد ویژه سراغ شرکت برادران وارنر رفت. او مایل بود تا از روی کتابهای کامیکبوک شرکت دیسی یک فیلم جمعوجور بسازد. پیشنهاد او ساخت فیلمی انسانیتر، تلختر و درعینحال سادهتر از فیلمهای بزرگ وارنر و دی سی بود. اما چه کسی به او اعتماد میکرد؟ کارنامهی تاد فیلیپس پر بود از فیلمهای کمدی، از اثر وقیحی مثل «بورات» گرفته تا سهگانهی «خماری/ هنگاُور». این وسط دو سه فیلم دیگر مثل «موعد مقرر» و «سگهای جنگی» هم بود که همهشان کمدیهایی پرماجرا بودند. اگر قرار بود کسی برای ساخت فیلمی جدی و تلخ براساس شخصیتهای محبوب کامیکبوکها انتخاب شود، آن شخص حتما تاد فیلیپس نبود. این همان جوابی بود که مدیران وارنر به او دادند اما بااینحال از ایدهی او خوششان آمد. برای همین هم به او گفتند که با یک طرح مشخص سراغشان بیاید. او بین همهی شخصیتها سراغ جوکر رفت؛ همان دلقکی که سروکلهاش در کتابهای بتمن پیدا میشد و خیلی زود معلوم میشد که دشمن اصلی اوست. مردی که همیشه میخندید اما در شهر گاتهام امان مردم را بریده بود. برای فیلیپس این دوگانگی جالب بود؛ همان مردی که قرار بود مردم را بخنداند و کارهای مضحک بکند، تبدیل شده بود به آدمی ترسناک که میخواست شهر را به آشوب بکشد. او سراغ اسکات سیلور رفت که قبلتر فیلمنامههایی مثل «مبارز» و «هشت مایل» را نوشته بود و فیلمنامهی یک قسمت از «مردان ایکس: ولورین» هم کار او بود. فیلیپس دنبال کسی بود که بتواند دربارهی یک آدم بازنده بنویسد، دربارهی کسی که به نظر میرسد ته خط رسیده اما مایل است دوباره سرپا شود. برای همین سیلور گزینهی خوبی به نظر میرسید. آنها موقع نوشتن «جوکر» سراغ فیلمهایی رفتند دربارهی آدمهایی که در دل شهر متحول شده بودند. بهترین گزینه هم آثار مارتین اسکورسیزی بود. این دو فیلمهای «رانندهِ تاکسی»، «گاو خشمگین»، «سلطان کمدی» و «پس از ساعتها»ی اسکورسیزی را بارها و بارها تماشا کردند و تلاش کردند تا قصهشان در حالوهوای آن فیلمها روایت شود. ماجرا این بود که همهی این فیلمها دربارهی آدمهای سرگشته، خودتخریبگر و روبهزوال بودند که در لبهی یک فاجعه قدم میزدند؛ تراژدیهایی متعلق به مکتب نیویورک. وقتی فیلمنامهی نهایی آماده شد برادران وارنر از آن خوشش آمد. آنها برای فیلم بودجهای 55 میلیون دلاری در نظر گرفتند که در مقایسه با فیلمهایی مثل «لیگ عدالت» مبلغ زیادی نبود. «لیگ عدالت» با بودجهای نزدیک 300 میلیون دلار تولید شده بود و حدود 670 میلیون دلار در سراسر جهان فروش کرده بود. بودجهی «جوکر» که دربارهی یک شخصیت فرعی داستانهای بتمن بود، یک ششم آن برآورد شده بود. همان زمان بود که وارنر به تاد فیلیپس خبر داد واکین فینیکس در یک گفتوگو اعلام کرده که بدش نمیآید در فیلمی ابرقهرمانی بازی کند. فینیکس چطور وارد معرکه شد سالهای 2014 تا 2015 واکین فینیکس در چند مصاحبه گفته بود که بدش نمیآید در نسخههای کمهزینهی اقتباسی از آثار دیسی یا مارول بازی کند. او حتی یکجا از علاقهاش به جوکر هم حرف زده بود. اما طی سه سالِ بعد انواع و اقسام فیلمها از روی آثار ابرقهرمانی دیسی و مارول ساخته شد که همهشان فیلمهای اکشن پر از جلوههای ویژه بودند. سال 2018 وارنر به او خبر داد قرار است براساس زندگی جوکر فیلمی بسازند. او با علاقه موضوع را دنبال کرد و وقتی فهمید که تاد فیلیپس قرار است آن را کارگردانی کند، تعجب کرد. بعدها گفت که بهنظرش مجموعه فیلمهای «خماری» هم آثار سیاهی بودهاند! هر چه بود او از فیلمنامهی «جوکر» خوشش آمد و کار روی آن را شروع کرد. خودش گفته رژیم غذایی سفتوسختی را پی گرفته تا وزناش را پایین بیاورد. او مدام سالاد میخورد و بیشترین مواد قندی که وارد بدنش میشد مربوط به همان یک سیبی بود که طی یک روز میتوانست بخورد. اما همان موقع اخباری دربارهی حضور لئوناردو دی کاپریو شنید؛ انگار استودیو بدش نمیآمد دیکاپریو بازیگر نقش «جوکر» شود. اما فیلیپس مخالف بود. او میگفت که اصلاً فیلمنامهی «جوکر» براساس شخصیت فینیکس نوشته شده و هم او و هم سیلور موقع نوشتن مدام فکر کردهاند که اگر او بود چه میکرد. آن روزها معلوم شده بود که فینیکس فقط یکی از کتابهای بتمن را خوانده؛ کتابی به اسم بتمن: تیمارستان آرکهام؛ یک جای جدی در زمین جدی. فینیکس معتقد بود که این کتاب مصور یکی از جذابترین داستانهایی بوده که خوانده اما خودش میدانست که نقش او ربطی به جهان کامیکبوکها ندارد. واکین فینیکس شده بود هفتمین جوکر تاریخ سینما که مشهورترین آنها جک نیکلسن و هیث لجر بودند. خودش گفته که «این مقایسه واقعا ترسناک بود» و «راهحلی نبود جز اینکه هر وقت کار تمام میشد، به این فکر کنیم که آیا این بهترین اجرا بود؟ نه؟ پس از اول شروع میکنیم.» فیلیپس بهتازگی در مصاحبه با نیویورک تایمز فاش کرده که فینیکس گاهی آرامش خود را از دست میداده و همبازیهایش را بهتزده میکرده است. او گفته «بعضی وقتها در زمان فیلمبرداری صحنهها، فینیکس یکدفعه راه میافتاد و میرفت و بازیگران بیچاره را به این فکر فرو میبرد که شاید مشکل از آنهاست درحالیکه هرگز اینطور نبود – مشکل همیشه از طرف او بود، فقط در آن لحظات حس بازی نداشت.» ظاهرا فینیکس پس از ترک محل فیلمبرداری نفسی تازه میکرد و برمیگشت. فیلیپس به یاد میآورد که فینیکس به او اطمینان خاطر میداد و میگفت: «قدمی میزنیم، برمیگردیم و انجامش میدهیم.» اینها همه به خاطر حسی بود که فینیکس به نقش داشت. او در گفتوگویش با «توتال فیلم» گفته که «به هر کسی میشود برچسب شیطان زد و بعد آدم به خودش بگوید که خب، من اصلا شبیه او نیستم. درحالیکه همهی ما گناهکاریم، همهی ما احساس گناه و متهم بودن داریم. «جوکر» فیلمی نیست که تماشاگر خودش را از شخصیت جدا کند. او خودش را در فیلم میبیند و متوجه میشود که چه نقشی در ایجاد شرایط دشوار برای دلقک فیلم دارد...» موفقیتهای جوکر «جوکر» بهنوعی ادامهی همان مسیری است که کریستوفر نولان در مجموعهی بتمنها شروع کرد؛ فیلمهایی جدی که مضامین جدی و گاه سیاسی داشتند. فیلمهای نولان همیشه در معرض این نظر بودند که جنبهی فانتزی و جذاب آثار تیم برتون را نداشتهاند؛ فیلمهایی بودهاند عبوس و بیشتر درگیر بازتاب مسائل روز بودهاند. به همین دلیل هم دوستداران بتمنِ تیم برتون چندان از بتمنِ نولان خوششان نمیآید. اما «جوکر» درست در وسط این دو تحلیل قرار گرفته؛ فیلم فیلیپس فانتزی نیست اما ربط مستقیم هم به وقایع روز هم ندارد، اثری است سیاه و تلخ و جدی دربارهی زندگی آدمی که یکباره خودش را وسط جهنم میبیند. به همین دلیل هم میگویند که «جوکر» فیلمی است برای بزرگسالان. «جوکر» در هفتادوششمین جشنوارهی ونیز جایزهی شیر طلایی را دریافت کرد و بازی فینکیس در فیلم ستایش شد. هفتهی گذشته اکران فیلم با وجود تذکر ادارات پلیس دربارهی ممنوعیت رنگی کردن صورت، استفاده از نقاب و سلاحهای اسباببازی شروع شد و با وجود اینکه متصدیان سالنهای سینما کارتهای شناسایی تماشاگران را وارسی میکردند تا مانع از ورود تماشاگران تنهای زیر 17 سال شوند فیلم به فروش 5/ 93 میلیون دلاری رسید، فروشی که رکورد فروش در یک آخر هفتهی ماه اکتبر را در تاریخ سینما شکست. ظاهرا اینها موفقیتهای اولیهی «جوکر» است. باید منتظر بود و دید اسکار چطور با این فیلم روبهرو میشود.
http://www.Yazd-Online.ir/fa/News/270714/دلقک-ترسناک؛-جوکر-چگونه-فیلمی-است
|