پیام ویژه
طالقانی اسم‌رمز محبوبیت
پنجشنبه 23 آبان 1398 - 11:34:05
آخرین خبر تحلیل
پیام ویژه - طالقانی اسم‌رمز محبوبیت
٣٣٨
٠
لینک کوتاه در کلیبرد کپی شد! http://akhr.ir/5807239
-->
شرق / متن پیش رو در شرق منتشر شده و انتشار آن به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست
در روزهایی که سالگرد آزادی آیت‌الله طالقانی از زندان است، همایش «طالقانی و زمانه ما» آغاز شد. این همایش قرار بود به مناسبت چهلمین سال رحلت آیت‌الله طالقانی در کتابخانه ملی برگزار شود. همایشی برای احیای ارتباط اندیشه‌های طالقانی با نسل امروز که به گفته محمدمهدی جعفری، دبیر کمیته علمی همایش، ایده آن از یک سال قبل میان خانواده و دوستداران او به وجود آمد. جعفری که سخنران مراسم افتتاحیه بود، گفت: به اعتقاد علاقه‌مندان به آیت‌الله طالقانی، «برگزاری سالگرد به‌تنهایی کافی نبود؛ هر‌چند سال‌ها اجازه برگزاری رسمی همین مراسم ساده را هم نمی‌دادند و مراسم سالگرد مرحوم طالقانی در خانه به صورت خصوصی انجام می‌شد». روز گذشته همایش «طالقانی و زمانه ما» شروع شد و در بخش‌های مختلف امروز نیز برگزار خواهد شد. بعد از جعفری، مصطفی ملکیان، فیلسوف ایرانی، اشرف بروجردی، رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی و سعید مدنی، پژوهشگر اجتماعی، کسانی بودند که به سخنرانی پرداختند و ابعاد شخصیت و اندیشه‌های طالقانی را تبیین کردند.
پدر بود، هدایتگر و راهنما
جعفری توضیح داد هدف اصلی برگزاری همایش «برای متوجه‌‌کردن نسل جدید از اهداف و اصول شخصیتی است که تا زنده بود، برای حفظ و پاسداری این اهداف و اصول» تلاش کرد. جعفری در بخش‌هایی از سخنرانی خود با اشاره به نارضایتی‌هایی که طالقانی پس از پیروزی انقلاب از روند تحولات داشت، گفت: «تندروی، بی‌برنامگی، جنگ تحمیلی، سهم‌خواهی‌ها و کینه‌‌توزی‌ها باعث شد ملت ایران از اهداف خود دور شوند‌. او گفت: «به این فکر افتادیم با برگزاری این همایش، آن اصول و اهداف را در معرض عموم قرار دهیم. بنابراین فراخوان دریافت مقالات منتشر شد که در نهایت 80 مقاله از داخل و خارج کشور دریافت شد و پس از داوری، 20 مقاله برای ارائه در همایش آماده شد. بعد از پایان همایش نیز این مقالات به همراه 30 مقاله دیگر که به تأیید کمیته داوران رسیده است، در مجموعه‌ای چاپ خواهد شد». بعد از جعفری، اشرف بروجردی، رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی، نقش طالقانی در تاریخ را چنین شرح داد: «آیت‌الله طالقانی پدری بود که فراگیری پدری او هیچ حد و مرزی نمی‌شناخت؛ مگر در برابر ظلم. طالقانی آرامشی داشت که فرصت تفکر در سایه این آرامش برایش فراهم بود». رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی در ادامه گفت: «هنگام پخش برنامه «قرآن در صحنه»، همه وجودمان گوش بود تا یاد بگیریم چگونه زندگی کنیم و رواداری را چگونه وارد زندگی خود کنیم و عامل آن باشیم». او افزود: «او پدر بود برای مردمش و هدایتگر و راهنمای هر کسی بود که به سخنانش گوش فرا‌می‌داد».
چرا طالقانی نزد عموم محبوب بود؟
مصطفی ملکیان، فیلسوف ایرانی، موضوع سخنان خود را به بررسی چرایی محبوبیت روحانیونی مانند طالقانی و منتظری نزد عموم مردم اختصاص داد. او گفت: این پدیده به‌ندرت در روحانیت یافت می‌شود که در مجالس غیر روحانیت نیز ‌ شیفتگانی داشته باشند. باید پرسید چرا همه روحانیون این اقبال را ندارند و چرا روحانیونی مانند طالقانی و منتظری از این لحاظ ممتاز هستند؟ رمز این تمایز و تفاوت چیست؟ به عبارتی، پاسخ به این سؤال‌ها نکته‌ای است که می‌توان آن را برای آسیب‌شناسی روحانیت دین اسلام و حتی بقیه ادیان به کار برد. ملکیان برای پاسخ به این سؤالات به وجود هفت عامل اشاره کرد. او اولین عامل را باور به تمایز بین ما و دیگران در حوزه دانست.
او ادامه داد: «وجود این پیش‌فرض باعث می‌شود طلاب به لحاظ عاطفی نتوانند همه انسان‌ها را دوست بدارند. ‌بر‌عکس قرآن که تعبیر رحمه‌العالمین را دارد و پیامبر نیز الگوی رحمت به همگان بوده است. اما آیت‌الله طالقانی و منتظری این پیش‌فرض را نداشتند».
این فیلسوف برجسته ایرانی در ادامه به عامل دوم پرداخت و گفت: عامل دوم به این بر‌می‌گردد که ما تقریبا تا صد سال پیش مدرسه‌ای غیر از حوزه علمیه نداشتیم و همه علوم و معارف در حوزه‌های علمیه تدریس می‌شد، به‌جز فنون و هنرها که در بیرون حوزه‌ها آموخته می‌شد. به همین دلیل برای روحانیون این پیش‌فرض به وجود آمد که ما خواص هستیم و اگر کسی در حوزه علمیه راه نیافته بود، جزء عوام محسوب می‌شد. و حتی این فکر را داشتند که ما بین خوبان هم خاص خوبان هستیم و دیگران عام خوبان هستند.
ملکیان اضافه کرد: این پیش‌فرض در حالی مطرح است که امروز بخش ناچیزی از علوم در حوزه تدریس می‌شود و 95 درصد از علوم در مدارس دیگر بحث می‌شوند؛ اما هنوز این پیش‌فرض از ذهن روحانیت بیرون نرفته است. الان حتی علومی مثل فلسفه و کلام نیز در خارج از حوزه تدریس می‌شود و افرادی با دانش خیلی بیشتر از روحانیون هم در این علوم وجود دارند. نکته اینجاست که طالقانی و منتظری این پیش‌فرض را نداشتند و همیشه با دیگران صحبت و از آنها نظر‌خواهی می‌کردند.
او چهارمین عامل را به مسائل اخلاقی مرتبط دانست و افزود: «عامل دیگر به اخلاق و ارتباط آن با مناسک و شعائر بازمی‌گردد. ما باید بدانیم اخلاق در درجه اول است و مناسک و شعائر باید در استخدام اخلاق باشند. پیامبر و قرآن این را می‌گویند. ‌‌این معکوس این اصل است که اگر مناسک و شعائر مزاحم اخلاق باشند، باید اخلاق مقدم باشد. اگر اخلاق را ترجیح بدهی بین مردم همدلی ایجاد می‌شود، زیرا اخلاق بین تمام انسان‌ها مشترک است. اما مناسک باعث اختلاف و دوری آدم‌ها می‌شوند». فقر خودخواسته ششمین عاملی بود که ملکیان به آن اشاره کرد: «زمانی هست که کسی ثروت و مکنت ندارد ولی زمانی هست که ثروت و درآمد دارد و می‌تواند مرفه زندگی کند، اما این کار را نمی‌کند، چون می‌خواهد فقر را ‌قابل تحمل کند. یعنی اگر نمی‌تواند فقر را به صورت عینی از میان ببرد، حداقل می‌تواند به صورت ذهنی این درد را برای فقرا کم کند. به عبارتی با اینکه می‌تواند مرفهانه زندگی کند، اما نهایتا مثل متوسط مردم زندگی می‌کند». او آخرین ویژگی روحانیونی همچون طالقانی را این‌طور توضیح داد: «دیگر ویژگی این افراد این است که زمان‌پریش نیستند. زمان‌پریشی از آفت‌های مهم است. ‌ وقتی دو گروه از افراد در زمان‌های متفاوت زندگی می‌کنند، هیچ همدلی و درکی نمی‌تواند میان آنها به وجود آید». او گفت: «این صحبت‌ها از سر خیرخواهی است. اگر بناست دین در جامعه وجود داشته باشد، باید نمایندگان دین کاری کنند که مردم جذب شوند، نه اینکه خود دلیل دوری مردم از دین شوند».
طالقانی توسعه‌گرا بود؟
سعید مدنی، پژوهشکر اجتماعی و عضو بازنشسته هیئت علمی دانشگاه علوم بهزیستی و توان‌بخشی تهران، در ادامه بحث خود از موضوع توسعه‌گرابودن طالقانی آغاز کرد. او گفت که «مفهوم توسعه در کلیت خود می‌گوید بدون درنظرگرفتن اولویت‌ها به‌سادگی نمی‌توان مسائل جامعه را با منابع محدود حل کرد. توسعه مسئله مهمی است، چون با معیشت مردم ارتباطی عمیق دارد. نگاه به توسعه و رویکردهای غلط نسبت به آن مانع رشد کشور شده است و از این جهت مسئله توسعه اهمیت حیاتی دارد». مدنی در ادامه به تاریخ ایجاد مفهوم توسعه در ایران پرداخت و گفت: «از نظر تاریخی توسعه از روز شکست قشون ایران در برابر روس‌ها در میان سیاست‌مداران ایرانی شکل گرفت و روشن‌فکران نیز در پی پاسخ به این سؤال بر آمدند که چرا ما نسبت به سایر کشورها از پیشرفت و رشد کافی برخوردار نیستیم؟ در دوران پهلوی اول و دوم هم تلاش‌هایی در پاسخ به این سؤال بود و به همین دلیل تمایل به مدرنیسم اتفاق افتاد که همین نگاه ‌‌موجب انقلاب در دهه 50 شد». استاد دانشگاه علوم بهزیستی و توان‌بخشی ادامه داد: «پس از انقلاب، تأکید بر هویت ایرانی و اسلامی مورد توجه قرار گفت، اما چون نگاه منسجمی وجود نداشت، از دیدگاه‌های مختلف مورد نقد قرار گرفت. منقدین در این دوره دو دسته بودند؛ متفکران پست‌مدرن که به الگوی توسعه موجود نقد داشتند و دیگری نخبگان مذهبی به‌ویژه کسانی که با هر نوآوری مخالف بودند. همین نوع نگاه تا جایی پیش رفته که اکنون برای حل مسئله جمعیت، به راه‌حل ترویج چندهمسری پرداخته شده است». او با معرفی طالقانی به عنوان یک مرجع فکری و فرهنگی در جامعه ایرانی درباره نوع نگاه او درباره توسعه توضیح داد: مراجع فرهنگی در زمینه توسعه سه واکنش داشتند؛ کسانی که مسکوت‌اند، یعنی درباره توسعه هیچ نظری ندارند، دیگران ضد توسعه هستند که قبلا اشاره شد و گروه سوم کسانی هستند که به توسعه کمک و پشتوانه نظری برای آن فراهم می‌کنند. دیدگاه گروه سوم محوری‌ترین خط عبور سنت به مدرنیته است. در جوامع غربی این مسیر گذر از سنت به مدرنیته زمینه شکل‌گیری تفکر جدید علمی به جای مرجعیت مذهبی شد». مدنی توضیح داد تفکرات جدید که از مسیر سنت به مدرنیته عبور کردند، مفاهیم جدید را بازتولید کردند. او گفت مهم‌ترین مختصات این تفکر جدید که پایه توسعه بود، چند ویژگی داشت؛ بهره‌گیری از علم برای حل مسائل زندگی، به طبیعت و دنیای مادی به عنوان مبنای ثابت تفکر و شناخت نگاه می‌کرد، کلیت مستقل جامعه و مستقل از فرد را به رسمیت می‌شناخت، اراده‌گرایی را به جای تقدیرگرایی می‌پذیرفت، بر چیستی حکومت نه کیستی حاکم تأکید داشت و معتقد بود نظام‌ها و ساختارها باید جامعه را اداره کنند. در واقع تنوع قدرت در اداره جامعه باید از بین برود. مدنی مبانی فلسفی و نظری توسعه در آرای طالقانی را چنین تبیین کرد: «طالقانی توحید را زیربنای توسعه جامعه انسانی می‌دانست، در واقع نوع نگاه وی به توحید می‌توانست با دنیای مدرن گره بخورد. طالقانی عقل و علم بشری را بر بنیان‌های آزادی پی‌ریزی کرد و در تفسیر پرتویی از قرآن هم تأکید داشت که پیشرفت اولیه اسلام به همین دلیل بوده است. او اندیشه‌های علمی را به رسمیت می‌شناخت و در برنامه پرتویی از قرآن هم از منابع علمی مختلف استفاده می‌کرد. طالقانی برای تفکر و شناخت به طبیعت و دنیای مادی توجه می‌کرد و از فلسفه سیاسی برای تأمین مصلحت عمومی برخوردار بود. او با اشاره به توصیف مهندس سحابی مبنی بر پایه‌گذاری مکتب سوسیال‌دموکراسی از سوی طالقانی گفت: پلورالیسم (کثرت‌گرایی) در آرای طالقانی برجسته بود و وی این موضوع را لازمه توسعه می‌دانست. شواهد و منابع نشان می‌دهد ایشان توسعه‌گرا و مشوق رویکرد توسعه بودند. مدنی گفت مهندس سحابی چهار خصلت قرآنی طالقانی را ظلم‌ستیزی، غمخوار فقرا، اهل خدمت بی‌منت و تسامح و تساهل می‌دانست که با بازتولید تفکر طالقانی ممکن می‌شود.

http://www.Yazd-Online.ir/fa/News/279316/طالقانی-اسم‌رمز-محبوبیت
بستن   چاپ