پراجکت سندیکیت: گذر سخت اردوغان از باتلاق لیبی
يکشنبه 22 دي 1398 - 19:55:45
آخرین خبر تحلیل
|
|
پیام ویژه - اعتماد / متن پیش رو در اعتماد منتشر شده و انتشار آن در آخرین خبر به معنای تایید تمام یا بخشی از آن نیست رجب طیب اردوغان، رییسجمهور ترکیه نمونه بارز یک رهبر سیاسی قدرتمند در جهان امروز است، اما تصمیم او مبنی بر فرستادن نیروهای نظامی خود به لیبی او را خیلی از این لقب دور میکند. زمانی که تصمیم او با شکست روبهرو شود، که قطعا میشود، او شانس و دوستانش را از دست خواهد داد. سایت خبری تحلیلی «پراجکت سیندیکیت» در مقالهای نوشت: رجب طیب اردوغان، رییسجمهور ترکیه، به درخواست دولت وفاق ملی (GNA) که تحت حمایت سازمان ملل قرار دارد، در مدت کوتاهی نیروهای نظامی خود را به لیبی خواهد فرستاد. دولت وفاق ملی در هشت ماه گذشته در شهر طرابلس تحت محاصره ارتش ملی لیبی (نیروهای ژنرال خلیفه حفتر) بوده است. این یک بیخردی نظامی و دیپلماتیک خواهد بود. اردوغان از قبل نمونه درگیری سوریه را در بیخ گوش خود داشته است. آیا او واقعا فکر میکند که فرستادن چند صد – یا حتی هزاران- نیروی نظامی به لیبی برای کمک به دولت وفاق ملی تحت محاصره، میتواند به نحوی آشفتگی غمانگیز و خونین لیبی را از بین ببرد؟ مشکلاتی که خود در سال 2011 در نتیجه مداخله قدرتهای خارجی در امور این کشور به وجود آمد و موجب سرنگونی رژیم معمر قذافی، دیکتاتور سابق آن شد. اردوغان بیدلیل انتظار پیروزی دولت وفاق ملی یا صلحی قریبالوقوع را دارد، او خود را در این موضوع گول میزند. ارتش ملی مجهز لیبی به رهبری حفتر از حمایت مصر، امارات متحده عربی، عربستان سعودی، روسیه و (حداقل به صورت مخفیانه) فرانسه برخوردار است. حفتر به کمک سربازان اجیر شده روسیه و سودان باید از فائز السراج، نخست وزیر کنونی لیبی (و دولت وفاق ملی) نسبت به آینده خوشبینتر باشد. اما حمایت ترکیه و قطر از دولت وفاق ملی و به رسمیت شناخته شدن آنها از سوی سازمان ملل که به نوعی کار آنها را لاپوشانی کرده است، در توازن نظامی ارزش کمتری دارد. پس توجیه ترکیه برای ورود به درگیری وحشتناک لیبی به عنوان یکی دیگر از جنگجویان نیابتی چیست؟ عاملی که اغلب برای خارجیها گیجکننده بوده، نفوذ ایدئولوژیک و سیاسی اخوانالمسلمین در خاورمیانه - یا حداقل در بخشهای سنی نشین- است. اخوان المسلمین یک جنبش فراملی اسلامگرای اهل سنت است که در بسیاری از کشورهای عربی طرفدار دارد. این جنبش که تقریبا یک قرن پیش در مصر بنیان نهاده شد خواستار انتقال (مسالمتآمیز) به دولتی دینی است. این رویکرد را در شعار آنها نیز میتوان دید: «اسلام راهحل است.» برای خاندانهای سلطنتی عربستان سعودی، امارات متحده عربی و بحرین که جنبش اخوانالمسلمین را سازمانی تروریستی میدانند که میخواهد قدرت آنها را زیر سوال ببرد، این مشکل بزرگی است. رژیم سرکوبگر مصر به رهبری عبدالفتاح السیسی که کودتای نظامی 2013 را به راه انداخت و موجب پایان یافتن حکومت اخوان المسلمین شد نیز به همین ترتیب عمل کرد. تنها ترکیه - خصوصا حزب عدالت و توسعه اردوغان- و قطر (که با همسایه سعودی خود تضاد زیادی دارد) با اشتیاق به جنبش اخوانالمسلمین نگریستند نه با احساس خطر. ترکیه و قطر با این فرض که «دشمن دشمن من دوست من است» اقدام به تصمیمگیری کردند و حمایت عربستان سعودی، امارات و مصر از حفتر بهانه خوبی شد تا این دو کشور (ترکیه و قطر) از فائز السراج و دولت وفاق ملی او پشتیبانی کنند. دلیل مهمتر اردوغان برای ماجراجویی در لیبی این است که میخواهد ترکیه برای اولینبار از زمان سقوط امپراتوری عثمانی (که لیبی بخشی از آن بوده است) نقش تعیین کنندهای در منطقه داشته باشد. چنین جاهطلبی به اندازه کافی منطقی به نظر میرسد. ترکیه بیش از 80 میلیون نفر جمعیت، دومین ارتش نظامی بزرگ ناتو و اقتصاد نسبتا پیشرفتهای دارد. این کشور سزاوار این است که با احترام نسبت به آن برخورد شود و این نشان میدهد که چراعدم تمایل آشکار اتحادیه اروپا نسبت به پیشنهاد ادامه عضویت آنکارا در این نهاد ضربهای به غرور آن محسوب میشود. رویای رهبری بر منطقه برای ترکیه هزینه بالایی دارد. تقریبا دو دهه پیش که حزب عدالت و توسعه در این کشور روی کار آمد، مشاور اردوغان احمد داووداغلو بود. او از اساتید دانشگاه بوده و سپس وزیر امور خارجه شد و سرانجام نیز سمت نخستوزیری را از آن خود کرد. داووداوغلو مایل به گسترش نفوذ ترکیه به خارج از مرزهای کشورش بود، اما تنها با شعار «هیچ مشکلی با همسایگان (نخواهیم داشت) ». اما اردوغان تقریبا با همه همسایگان خود دچار مشکل شد. اتحادیه اروپا نمیتواند سابقه بد ترکیه در موضوع حقوق بشر، خصوصا پس از تلاش کودتای نافرجام ارتش این کشور در سال 2016 را بپذیرد. (البته) حمایت ترکیه از حماس (که متحد اخوانالمسلمین است) در غزه نیز ضربه بزرگی به اسراییل بود. اما تقریبا همه از سیاست ترکیه درقبال سوریه متعجب هستند، تصمیمی که در راستای حمله به کردها (تاثیرگذارترین جنگجویان علیه داعش) و جهتگیریهای دوگانه نسبت به چندین گروه جهادی بود. داووداوغلو بر سر همین تصمیمات راه خود را از اردوغان جدا کرد و یک حزب سیاسی رقیب تشکیل داد. حامیان اردوغان میتوانند ادعا کنند که ترکیه تبدیل به یکی از بازیگران مهم منطقه شده است و میتوان بر روی آن حساب کرد. اتحادیه اروپا در نهایت باید سخاوتمندانه عمل کند وگرنه ممکن است آنکارا اجازه دهد صدها هزار پناهنده اهل سوریه و دیگر کشورها که از شدت فقر و جنگ به این کشور پناه آوردهاند، به اروپا سرازیر شوند. روسیه و ایران، که هر دو حامی بشار اسد، رییسجمهور سوریه هستند- از زمان ادامه روند صلح سهجانبه که سه سال پیش در شهر آستانه قزاقستان آغاز شد، میدانند که حل و فصل مناقشه سوریه بستگی به رضایت ترکیه دارد. اردوغان دونالد ترامپ، رییسجمهور امریکا را نیز تحقیر کرد: او بدون در نظر گرفتن حساسیتهای ناتو و تهدیدهای اقتصادی واشنگتن، بر تصمیم خود مبنی بر خرید سیستم دفاع موشکی روسیه پافشاری میکند. اما اردوغان با تصمیم مخاطرهآمیز خود در مورد لیبی پا را از گلیمش فراتر گذاشته است.اردوغان نمونه بارز یک رهبر سیاسی قدرتمند در جهان امروز است، اما تصمیم او مبنی بر فرستادن نیروهای نظامی خود به لیبی او را خیلی از این لقب دور میکند. زمانی که تصمیم او با شکست روبهرو شود، که قطعا میشود، شانس و دوستانش را از دست خواهد داد. ترجمه هدیه عابدی
http://www.Yazd-Online.ir/fa/News/301549/پراجکت-سندیکیت--گذر-سخت-اردوغان-از-باتلاق-لیبی
|