پیام ویژه
سرمقاله شرق/ ایران و آمریکا در صحنه برجام
يکشنبه 27 بهمن 1398 - 08:48:21
آخرین خبر تحلیل
پیام ویژه - سرمقاله شرق/ ایران و آمریکا در صحنه برجام
سایز متن الف الف
لینک کوتاه در کلیبرد کپی شد! http://akhr.ir/6071349
١٧
٠
شرق / « ایران و آمریکا در صحنه برجام » عنوان سرمقاله روزنامه شرق به قلم سیدعلی خرم‌ است که می‌توانید آن را در ادامه بخوانید:
با تصویب برجام، جهان یکپارچه (بدون اسرائیل و اعراب) آماده پذیرش ایران در همه سطوح و ابعاد برای همکاری و گسترش روابط بودند. برای اولین بار، حکومتی در آمریکا بر کار سوار بود که اعتقاد داشت از راه دیپلماتیک، مذاکره و همکاری با ایران می‌تواند به نتیجه برسد و دفتر خصومت و دشمنی گذشته با ایران را ببندد اما در ایران برخی به جهت اینکه از ابتدا مخالف نزدیکی ایران و غرب و به‌ویژه با آمریکا بودند، تلاش کردند روند امور به طریقی رقم بخورد که برجام یک قدم جلو نرود بلکه با استفاده‌نکردن از موقعیت یا با نمایش تهاجمی در صحنه تبلیغات طوری عمل کنند که خود آمریکا و غرب از برداشتن گام‌هایی برای گشایش رفتار و روابط با جمهوری اسلامی منصرف شود و به‌این‌ترتیب گناه به گردن غرب و آمریکا بیفتد و زبان به انتقاد از این دستاورد تاریخی بگشایند. از آن طرف، دولت اوباما همه تلاش خود را به کار برد که از این موقعیت تاریخی برای کنارگذاشتن دشمنی و گشایش فصل جدیدی در روابط با ایران استفاده کند که چنین آرزویی به علت عدم آمادگی در داخل وصلت نداد. با بر سر کار آمدن دونالد ترامپ که اعلام کرده بود اگر پیروز انتخابات شود، برجام را منتفی می‌کند، آرزوی مخالفان برجام به دست توانای دونالد ترامپ انجام گرفت. ترامپ گفت اگر ایران حاضر به مذاکره و ملاقات نشود، از برجام بیرون می‌آید. ایران این تهدید را جدی نگرفت و ترامپ دومینوی دشمنی آشکار با ایران را رقم زد و با خروج از برجام و اعمال تحریم‌های بی‌سابقه در تاریخ جهان علیه ایران، شرایطی را به وجود آورد.
امروز وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی دنبال این است که ترامپ تحریم‌ها را کنار بگذارد و به برجام برگردد که ایران آماده مذاکره است. اما هنگامی که دونالد ترامپ و مشاورانش استراتژی خروج از برجام و اعمال تحریم‌های مهلک را اتخاذ کردند، تصور داشتند ظرف سه تا شش ماه جمهوری اسلامی فرومی‌پاشد و آنان در پی این اشتباه محاسبه و مشاهده‌نکردن نتیجه مورد نظر دچار عصبیت بیشتری شده و به حرکات مذبوحانه گوناگون روی آوردند. استراتژی آمریکا بر فروپاشی درونی نظام جمهوری اسلامی تعلق گرفته است که یک بال آن فشار اقتصادی در بالاترین سطح و بال دیگر آن افزایش نارضایتی و اعتراضات داخلی به‌عنوان زمینه‌ساز فروپاشی است. این استراتژی را ریگان، رئیس‌جمهور اسبق آمریکا در مورد اتحاد جماهیر شوروی به کار بست و موجب تجزیه شوروی و سقوط نظام کمونیستی در آن کشور شد. اما این استراتژی تاکنون در مورد جمهوری اسلامی نتیجه‌بخش نبوده است؛ اگرچه فشار‌های اقتصادی و سیاسی اجتماعی بر مردم ایران دارد به حداکثر می‌رسد.
در این زمینه استراتژی دونالد ترامپ پرهیز از جنگ مستقیم با ایران بوده تا باعث بسیج و تجهیز احساسات و افکار عمومی مردم ایران نشود. آمریکا در زمینه ایران سعی کرده از عملیات نظامی صرفا به‌عنوان کاتالیزور استفاده کند و در عوض استراتژی تقابل خود را به کانال‌ها و روش‌های دیگر هدایت کند. آمریکا هنوز به استراتژی خود مبنی بر فروپاشی ایران از درون پایبند است و هنوز اعتقاد دارد بالاخره این استراتژی به نتیجه می‌رسد؛ بنابراین هیچ تغییری در سیاست‌های رفتاری خود در برابر ایران اعمال نکرده است. اما هم‌زمان تحول دیگری در استراتژی‌های نظامی آمریکا صورت گرفته که برای ایران هم اعمال شده است. به دنبال همین تغییر استراتژی، آمریکا تلاش کرد از سوریه، افغانستان و سپس از عراق خارج شود؛ زیرا در این سه کشور، سربازان آمریکایی مستقیما با مردم محلی در تقابل قرار می‌گرفتند. از سوی دیگر با پیشرفت علم و تکنولوژی، محققان آمریکایی جنگ‌های جایگزینی برای نبرد نظامی آمریکا پیشنهاد کردند که از جمله جنگ سایبری یا الکترونیک بود ولی هنوز جهان و به‌ویژه ایران آن را به‌عنوان یک آلترناتیو تمام‌عیار به‌جای جنگ‌های نظامی جدی نگرفته‌اند. در پی شهادت سردار سلیمانی، نیروهای سپاه همراه با جنگ الکترونیک به عین‌الاسد حمله موشکی کردند که کاملا موفقیت‌آمیز بود ولی برخلاف انتظار، ترامپ از حمله متقابل موشکی استفاده نکرد. درحالی‌که آمریکا از همان جنگ الکترونیک علیه ایران استفاده کرد. آمریکا در دوره ترامپ دیگر قصد ندارد جنگ‌هایی با موشک کروز و سلاح‌های متعارف علیه دیگر کشورها راه بیندازد؛ برعکس از جنگ سایبری، بیولوژیک، ماهواره‌ها، تحریم‌ها و جنگ اقتصادی استفاده می‌کند تا رقبای خود چون ایران، چین، روسیه و دیگران را از پای درآورد و جمهوری اسلامی باید خود را برای چنین جنگ‌هایی آماده کند. اما در آخرین پرده نمایش برجام، آمریکا با تحت‌فشار قراردادن رسمی و آشکار سه دولت اروپایی بریتانیا، فرانسه و آلمان، آنها را وادار کرد از سیستم ماشه استفاده کنند تا راه برای فشار بیشتر بر ایران و اعاده تحریم‌های شورای امنیت فراهم شود. اما اروپایی‌ها گام‌به‌گام متوجه ضعف خود شدند و دانستند که قادر نیستند هزینه سنگین ایستادگی در مقابل آمریکا را بپردازند. از این‌رو همه ساختارهایی را که برای نجات برجام پیشنهاد کرده بودند و آخرین آن اینستکس بود، شکست‌خورده دیدند. البته نگرانی‌هایی که درباره روابط دوجانبه و سیاست‌های منطقه‌ای جمهوری اسلامی هم داشتند، در کنار نحوه برخورد با ناآرامی‌های ایران به پیچیده‌ترشدن موضوع افزود و تعهدات آنها را سست کرد. اکنون که بریتانیا از اتحادیه اروپا خارج شده طبیعتا برای حفظ قدرت خود تکیه بیشتری به آمریکا می‌کند و فرانسه و آلمان سختی بیشتری خواهند داشت که سیاست‌های اروپا را از تأثیرات آمریکایی دور نگه‌دارند. اما تا همین‌جا هم سه کشور اروپایی سیستم ماشه را در هاله‌ای از ابهام قرار داده‌اند؛ یعنی ضمن اینکه به تهدید آمریکا پاسخ مثبت داده‌اند، اجازه نداده‌اند به این زودی سیر پرونده برجام به سمت احیای تحریم‌های شورای امنیت برود. جمهوری اسلامی در پنجمین گام برای رهایی از تعهدات خود در برجام وارد فضایی شد که یک طرف آن خروج از ان‌پی‌تی و طرف دیگر آن بازگشت تحریم‌های شورای امنیت است. اگر نارضایتی‌های داخلی شکل نگرفته بود، شاید عبور از این مرحله می‌توانست به ‌سلامتی انجام شود ولی در شرایط حاضر اوضاع قدری شکننده است و باید کاملا محتاط بود.

http://www.Yazd-Online.ir/fa/News/315040/سرمقاله-شرق--ایران-و-آمریکا-در-صحنه-برجام
بستن   چاپ