«سلاح» یک میلیارد دلاری ترامپ برای پیروزی در انتخابات چیست؟
جمعه 2 اسفند 1398 - 11:30:28
|
|
پیام ویژه - مجله آتلانتیک خبر داده ستاد انتخاباتی دونالد ترامپ برنامهای برای صرف یک میلیارد دلار تبلیغات انتخاباتی و پراکندن نقطهنظرات سیاسی دارد که در جریان اصلی رسانههای آمریکا "سانسور از طریق قیل و قال" خوانده میشود.
به گزارش جام نیوز ، مایکل بلومبرگ با 60 میلیارد دلار دارایی وارد رقابتهای درونی حزب دموکرات شده و ظرف مدت کوتاهی با صرف بیش از 350 میلیون دلار تبلیغات توانسته خود را به رتبه دوم نظرسنجیها برساند. آیا او که روی کاغذ تقریبا 20 برابر دونالد ترامپ ثروت دارد میتواند کلید کاخسفید را از چنگ دیگر میلیاردر نیویورکی درآورد؟ خودش که میگوید "حتما!" همزمان مجله آتلانتیک خبر داده ستاد انتخاباتی دونالد ترامپ برنامهای برای صرف یک میلیارد دلار تبلیغات انتخاباتی و پراکندن نقطهنظرات سیاسی دارد که در جریان اصلی رسانههای آمریکا "سانسور از طریق قیل و قال" خوانده میشود. ' کارزار یک میلیارد دلاری' برای انتخاب مجدد دونالد ترامپ مککی کاپینز، نویسنده و گزارشگر تحقیقی برای درک چگونگی استفاده ستاد انتخاباتی دونالد ترامپ از رسانههای اجتماعی و دنیای دیجیتال ابتدا یک حساب جعلی در فیسبوک تحت عنوان یک ترامپی دو آتیشه به راه انداخته و نتیجه این تجربه را در گزارشی مفصل در نشریه آتلانتیک منتشر کرده است. او د راین باره می نویسد: "اولین کاری که کردم صفحه رسمی دونالد ترامپ و ستاد انتخاباتی او را در فیسبوک لایک زدم. الگوریتم فیسبوک خیلی زود من را تشویق کرد به دیدن صفحات دیگری چون فاکس بیزینس، اَن کولتر و چند صفحه دیگر چون "ترامپ، که اطمینان قلوب است" و غیره... من هم همه را لایک زدم. بعد شماره تلفنم را به ستاد انتخاباتی ترامپ دادم و به چند گروه خصوصی در فیسبوک هم پیوستم؛ گروههایی چون کشته-مردههای شعار "عظمت را به آمریکا بازگردانیم - مگا" و مثل آن... حتی پیوستن به یکی از آنها مستلزم پر کردن فرمی بود که ظاهرا من را اسکن میکرد تا مبادا جزو لیست سیاه آنها باشم." گزارشگر آتلانتیک با تاکید بر اینکه ابتدای این تجربه مصادف شده بوده با آغاز استیضاح دونالد ترامپ می نویسد: "ستاد انتخاباتی دونالد ترامپ درست در میانه یک کارزار تبلیغاتی چندین میلیون دلاری بود که هدفش اثرگذاری بر ادراک آمریکاییها از فرآیند استیضاح بود. هزاران تبلیغات کوچک هدفدار همچون سیلی اینترنت را در خود فرو برده بود و ترامپ را همچون یک قهرمان اصلاحگر ترسیم میکرد که در حال کنکاش درباره فساد (سیاستمدارانی چون جو بایدن) در خارج از مرزهای آمریکا است و این که چه طور دموکراتها میخواهند با کودتا جلوی او را بگیرند. اگر چه چنین گفتمانی به نظر خیلی غیرقابلباور به نظر میرسید اما با شتاب فراوانی در حال تکثیر شدن بود. وبسایتهای راستگرا آنها را در بوق و کرنا کرده بودند. بحث و گفتگوهای اینترنتی که حامیان ترامپ به راه انداخته بودند مملو بود از نظریههای توطئه (افکار دائیجان ناپلئونی). اکوسیستم "اطلاعات آلترناتیو" در حال تغییر شاکله بزرگترین سرتیتر اخبار کشور بود و من میخواستم از داخل این پروسه را ببینم." "آنچه پیش روی من در حال شکل گرفتن بود اجرای استراتژی بود که از سوی رهبران کشورهای غیرلیبرال در گوشه و کنار جهان مورد استفاده قرار میگیرد. این که به جای خفه کردن صدای مخالفان، رهبران این کشورها یاد گرفتهاند که چه طور بر قدرت رسانههای اجتماعی افسار بزنند و آن را در جهت پارازیت انداختن روی اخبار و ایجاد سردرگمی و ابهام به کار گیرند. آنها دیگر نیاز ندارند که معترضان را در خیابانها سرکوب کنند؛ کافی است با ابر بلندگوی خود پارازیت ایجاد کنند تا هیچ کس صدای مخالفان را نشوند (یا اگر شنید در آن شک کند). اهل علم و آکادمی نام این روش را گذاشتهاند "سانسور از طریق نویز (سیگنال نامربوط)" یا شاید همان قبل و قال راه انداختن و "شلوغش کردن" برای انحراف افکار عمومی. مککی کاپینز در این گزارش تحقیقی مفصل به نمونههای مختلفی برای اثبات نظریه خود پرداخته از جمله ویدیوهای تقطیع شدهای از اظهارات شاهدان استیضاح که از طریق ستاد انتخاباتی آقای ترامپ برای او فرستاده میشده و به گفته او سخنان شاهدان را به "نفع گفتمان ترامپ مصادره میکرده است". او در این باره مینویسد: "آنچه طی چند هفته برای من اتفاق افتاد بسیار گیجکننده بود. روزها میشد که من جریان استماع شاهدان در کنگره را مستقیم از تلویزیون نگاه میکردم. جلساتی که پر از اظهارات در محکومیت عملکرد آقای ترامپ در جریان اوکراین بود. اما عصر همان روز روی تلفنم کلیپی از همان اظهارات را دریافت میکردم که جملات را خارج از متن پشت هم ردیف کرده بود و کاملا در جهت تبرئه ترامپ بود. چند بار پیش آمد که از خودم پرسیدم؛ ای بابا! پس اصل قضیه این بود!... ابتدا فکر میکردم دانش روزنامهنگاری و تحقیقاتی که دارم من را از گیج شدن و بازی خوردن توسط کارزارهای اطلاعات نادرست حفظ خواهد کرد اما در کمال تعجب کمکم خودم را در وضعیتی یافتم که به همه سرتیترهای اخبار شک میکردم... با هر بار کلیک کردن روی محتوایی که برایم فرستاده میشد احساس میکردم قدرتم برای تشخیص خبر اصلی از اطلاعات نادرست تحلیل میرود و به همه چیز و همه کس شک میکنم." در ادامه کاپینز به ایام انتخابات سال 2016 و قضیه تلاش روسیه برای انحراف افکار آمریکاییها از طریق انتشار اخبار جعلی در فیسبوک و دیگر رسانههای اجتماعی پرداخته و نتیجه گرفته که در آن سال همه مباحث درباره تلاش مسکو بود و اخبار متمرکز بر ارتش سایبری روسیه و یا مثلا شرکت تولید اخبار جعلی در مقدونیه بود. به نوشته کاپینز "در حالی که چنین کابوسی از اشباح خارجی ذهن همه مردم و سیاستمداران را پر کرده، ترامپ و متحدان داخلیاش، تلاش دارند همان تکنیکها را بومی کنند و همچون عوامفریبان و سلطهطلبان از آنها برای ماندن در قدرت سود ببرند... ستاد انتخاباتی دونالد ترامپ بنا دارد با صرف بیش از یک میلیارد دلار - که قرار است از طریق کمک ائتلافی رسانههای جناحی، گروههای سیاسی خارج از سیستم و افرادی که مستقل در فضای رسانهها و دیجیتال عمل میکنند تامین شود - کارزاری از تبلیغات رسانهای و دیجیتال به راه بیاندازد که میتواند بزرگترین کمپین انتشار اخبار جعلی و نادرست در تاریخ آمریکا را لقب گیرد". مککی کاپینز که بعد از انتشار این گزارش با برنامه رادیویی "هوای تازه" (فِرِش اِیر- Fresh Air) درباره آن گفتگو کرده میگوید شخصا برایش مهم نیست که چه کسی برنده انتخابات آینده میشود اما نگران است که اگر دموکراتها هم برای جا نماندن از قافله بخواهند از ابزاری مشابه در تبلیغات انتخابات پیشرو استفاده کنند آنگاه فارغ از نتیجه انتخابات، این مرزهای اخلاقی اطلاع رسانی در آمریکاست که به طور جبرانناپذیری تخریب خواهد شد: "وقتی با استراتژیستهای سیاسی و دیگر خبرگان حرف میزنم، تصویری که از وضعیت موجود ترسیم میکنند خیلی ویرانشهری (مدینه فاسده) است. صحنه انتخاباتی که مملو از باتنتها، رسانههای محلی پوشالی و دروغین، میکروتبلیغاتهایی که تشویش و ترس اشاعه میدهند و پیامکهای ناشناس که به صورت کاربر به کاربر و متفاوت از پیامکهای تجاری (که هیچکس نمی خواند) برای میلیونها نفر ارسال خواهند شد. هر دو حزب به این ابزار دسترسی دارند. اما قرار گرفتن این ابزار در دستان رئیسجمهوری که مکررا دروغ میگوید، نظریههای توطئه را بسط میدهد و ابائی از به کارگیری منابع و قدرت دولت در جهت منافع خودش ندارد، احتمال ویرانی بزرگتر و بزرگتر میشود." در نیمه دوم این گزارش آقای کاپینز به شرکتی در یک برج واقع در محله راسلین ویرجینیا اشاره کرده که دقیقا در آنسوی رودخانه پوتومک و تنها چند کیلومتری کاخسفید قرار گرفته و بنا بر ادعای گزارشگر آتلانتیک "مقر فرماندهی این جنگ اطلاعاتی" است و تحت مدیریت برد پارسکال، رئیس ستاد انتخاباتی دونالد ترامپ اداره میشود. البته بدیهی است که تمام این تمهیدات برای راه یافتن به جریان اصلی افکار عمومی آمریکا نیاز به بسترهایی چون فیسبوک و توییتر دارد تا امکان دسترسی مستقیم به مخاطبان را فراهم کنند. شاید هم به همین دلیل است که جورج سوروس، میلیاردر آمریکایی که خود را مدافع ارزشهای دموکراسی میداند، روز چهارشنبه، 19 فوریه، علنا خواستار کنار گذاشته شدن مارک زاکربرگ و شریل سندبرگ، دو مدیر اصلی فیسبوک شده چرا که بر خلاف توییتر، فیسبوک اعلام کرده بنا ندارد بر محتوای تبلیغهای سیاسی مربوط به انتخابات امسال نظارت و یا آنها را ممنوع کند. در حقیقت مارک زاکربرگ گفته نمیخواهد فیسبوک را وارد وادی "سردبیری و مدیریت اخبار" کند و اجازه خواهد داد که همه تبلیغها بروی این بزرگترین شبکه اجتماعی جهان منتشر شود تا مخاطب خود میان "سره و ناسره" تمیز قایل شود. ریسک بزرگی که در انتخابات 2016 فیسبوک را به مهد اخبار جعلی و بهشت باتها بدل کرد.
http://www.Yazd-Online.ir/fa/News/317119/«سلاح»-یک-میلیارد-دلاری-ترامپ-برای-پیروزی-در-انتخابات-چیست؟
|