پیام ویژه -
آخرین خبر / رضا رفیع با انتشار این ویدئو در اینستاگرامش نوشت:
😳!وقتی که مرغ هم ممنوع الخروج می شود
📺
✍جلّ الخالق!.... آدم در این دو روز ناقابل عمرش چه چیزها که نمی بیند و نمی شنود. همین مانده بود که مرغ هم ممنوع الخروج شود. لابد اجازه شوهرش جناب خروس را لازم دارد!
مرغ بیچاره دائم از خودش برای ما تخم صادر می کند(صادرات تخمی) که به تخم مرغ معروف شهره است. خب حالا اگر در یک اقدام و واکنش متقابل، تخم خود را ممنوع الخروج کند، خوب است؟!.....
البته ممنوعیت خروج مرغ از پایتخت، قطعاً برای کنترل قیمت نامبرده است که این روزها حسابی پر کشیده است و ما قدردان این کارها و ابتکارات مسوولین مربوطه البته هستیم. سابق سعدی فقط راجع به طیران مرغ گفته بود؛ اما ناقلا چیزی از طیران قیمتش نگفته بود. شاید از سیاه نمایی اجتناب کرده است.
نه در گلستان، نه در بوستان!
البته به طور قطع، در قرن هفتم، مشکل گرانی قیمت مرغ و تخم وی در کار نبوده؛ وگرنه چنان روی اعصاب این شاعر شیرین سخن اثر منفی می گذاشت که ای بسا بسیاری اوقات اصلاً حال شعر گفتن و نثر نوشتن نمی داشت. آنهم سهل و ممتنع(یا سهلِ ممتنع)!حالا ممکن است خودش مرغ و تخم مرغی برای خوردن داشته، اما بی شک غم همسایه کارمند و کارگرش که نداشته، نمی گذاشته از گلویش به راحتی پایین رود. از خودش مثال می آورم که در بوستانش از قول دوستانش در قضیه فتنه شام و قحطی پیش آمده در دمشق آن موقع گفته بود:
من از بینوایی نی ام روی زرد
غم بینوایان رخم زرد کرد
حالا چه بینوایان ویکتورهوگو باشد؛ چه بینوایان عصر سعدی؛ چه بینوایان زیر خط فقر زمان ما که فوقش حقوقی 3 یا 4 تومان می گیرند؛ در حالی که خط فقر رسمی کشور، 9 میلیون تومان اعلام شده است. دشمن هم اعلام نکرده؛ خود مسوولین گفتند!
حالا در این وانفسا، هی مهمان بیار دورهمی، از روی شکم سیری، ازشون بپرس: تا به حال عاشق شدی؟!.....