کرونا و افراطیون ضدسیستم
سه شنبه 12 مرداد 1400 - 02:44:47
آخرین خبر تحلیل
|
|
پیام ویژه - فرهیختگان /متن پیش رو در فرهیختگان منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تایید آن نیست سهیل سیدجمالی/ در قرن بیستویکم جهان با پدیدهای روبهرو شده که تا قبل از آن شاید فقط در فیلمهای آخرالزمانی و پسارستاخیزی دیده میشد. خبرهای مرتبط با این ویروس در آغاز تنها در میان اخبار مربوط بهکشور چین در شبکهها و رسانههای بینالمللی دیده میشد. این ویروس رفتهرفته اما از چین بهتمام کشورهای جهان منتقل شد و حالت پاندمی یا همهگیری بهخود گرفت. از این به بعد پاندمی و کرونا واژههایی بودند که در همهجا دیده میشد. در همان ماههای ابتدایی این همهگیری، حرفوحدیثهای زیادی درباره این ویروس وجود داشت. برخی معتقد بودند گسترش این ویروس یک توطئه توسط سازمانهای مخفی و صاحبان نفوذ در پشت پرده است و بعضی دیگر نیز میگفتند این ویروس از آزمایشگاههای چین بهطور عمد به بیرون درز داده شده است. در این میان عدهای هم به ساکنان استان ووهان چین بهخاطر خوردن هر موجود زندهای مانند خفاش فحش و ناسزا میدادند تا اینگونه خشم خود را از وضعیت سخت جدید نشان دهند. در آن دوره دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا از کلمه ویروس ووهان یا ویروس چینی استفاده میکرد و این همهگیری را یک توطئه از سوی مقامات کمونیست چین میدانست. او معتقد بود چین بهوسیله این ویروس میخواهد اقتصاد جهان غرب را بهزانو دربیاورد، البته این ایده صرفا محدود به ترامپ نبود و بسیاری دیگر از سیاستمداران غربی مانند ژائیر بولسونارو رئیسجمهور برزیل یا ویکتور اوربان نخستوزیر مجارستان و همچنین بسیاری از راستگرایان افراطی و حتی چپهای افراطی بر این ایده پافشاری میکردند. بعد از تقریبا گذشت یکسال، کشورهای ایتالیا، اسپانیا، بریتانیا، ایالاتمتحده، فرانسه، آلمان، ژاپن، کره جنوبی، روسیه و حتی خود چین بیشترین ضربه را از تبعات همهگیری کرونا متحمل شدند. ایتالیا و اسپانیا و بریتانیا در اروپا به تعطیلی کامل کشانده شدند و آمریکا بهعنوان بزرگترین اقتصاد جهان رو به زوال گذاشت. بازار بورس والاستریت تعطیل شد، نیویورک ابرشهر جهان بهجایی مانند شهر ارواح تبدیل و ترامپ دقیقا در سال انتخابات با چالشی جدی روبهرو شد. بهدنبال محدودیتهای رفتوآمد و تعطیلی کشورها، نیاز بهسوخت نیز کاهش یافت و منابع نفتی و انرژی در تانکرها و کشتیهای نقلوانتقال سوخت باقی ماندند. بهتبع چنین شرایطی، قیمت جهانی نفت بهشکل بیسابقهای سقوط کرد. جهان در شرایطی قرار گرفت که بعد از جنگ جهانی دوم مشابه آن شاید دیده نشده بود. این همهگیری را میتوان پاشنهآشیل باخت ترامپ در انتخابات 2020 آمریکا دانست. رقیب او جو بایدن و سیاستمداران کلاسیک آمریکایی که هیچ دل خوشی از ترامپ نداشتند، در اوج همهگیری کرونا فرصت را غنیمت شمردند تا توفانی از انتقادها و حملات را علیه عملکرد دونالد ترامپ آغاز کنند. همزمان در اروپا وضعیت چندان بهتر از آمریکا نبود؛ بوریس جانسون، نخستوزیر بریتانیا از طرف حزب کارگر تحت فشار بود، زیرا گفته میشد در برخورد با این همهگیری تقریبا بهشکلی افتضاح عمل کرده است، حتی جرمی کوربین، رئیس سابق حزب کارگر خطاب به جانسون گفت: «آقای نخستوزیر، شما قول دادید اگر لندن به قرنطینه برود، من استعفا خواهم داد. حال ما استعفای شما را نمیخواهیم. شما کافی است فقط در جوی آب کنار خیابان داونینگ بخوابید.» اما تاثیرات اقتصادی این همهگیری نتیجه مستقیمی روی مسائل فرهنگی و سیاسی در بسیاری از کشورهای جهان داشت. تئوری توطئه پس از واکسن تا قبل از تولید واکسن شایعات و ایدهپردازیهای توطئه جهانی درمورد شیوع کرونا نهتنها بین مردم عادی، بلکه بین سیاستمداران و برنامهسازان تلویزیونی موج میزد، بعد از تولید واکسن مشکلات پیشین دوچندان شدند. حال همان شهروندانی که معتقد بهتوطئه جهانی بودند، مخالفت با واکسیناسیون جمعی را در پیش گرفتند. بعد از تولید واکسن در کشورهای ذکرشده، سیاستمداران دست از نظریهپردازیهای توطئه برداشتند و تقریبا تمامی احزاب در کشورهای غربی و شرقی با روشهای گوناگون مردم کشورهای خود را ترغیب به زدن واکسن کردند. برای مثال باراک اوباما و جورج دبلیو بوش هر دو اعلام کردند که درمقابل دوربینهای زنده خبری واکسن خواهند زد تا مردم آمریکا متوجه شوند که واکسن هیچخطری برای سلامتی آنها ندارد. حتی خود ترامپ که تا قبل از این، گلوبالیستها را افراد فاسدی در آمریکا و اروپا میخواند که برای براندازی او از قدرت در همکاری با چین این همهگیری را بهوجود آوردند، در دوران کارزار انتخاباتی در ایالت فلوریدا به یک مرکز واکسیناسیون رفت و واکسن خود را دریافت کرد. اما گویی شهروندان در کشورهای مختلف جهان مسیر خود را از سیاستمداران حتی محبوب خود جدا کردند و این تبلیغات و واکسن زدنها در انظار عمومی جلوی دوربینهای برنامههای زنده خبری، آنها را راضی نمیکرد. تئوریهای توطئه آنچنان در ذهن مردم رسوخ کرده بودند که بهسختی میشد نظرشان را عوض کرد. در ادامه اعتراضات در برخی کشورهای غربی را مرور میکنیم. فرانسه در طول سههفته گذشته تا امروز کشور فرانسه شاهد چندین تظاهرات علیه واکسیناسیون اجباری بوده است. در هفته گذشته وزارت کشور فرانسه اعلام کرد بیش از 160 هزار نفر در پاریس در اطراف برج ایفل و خیابان شانزلیزه تجمع اعتراضی برپا کردهاند. طی سهروز گذشته پاریس شاهد تظاهراتی خشونتآمیز بین نیروهای پلیس و ضدشورش با مخالفان علیه واکسن زدن بود. این تظاهرات با پرتاب نارنجکهای دودزا و سنگ از طرف مردم و استفاده از ماشینهای آبپاش توسط نیروهای پلیس به خشونت کشیده شد. یونان کشوری که مهد تمدن، شعر، فرهنگ و ادب در غرب شناخته میشود از روز گذشته شاهد درگیریهای شدید خیابانی بین معترضان به واکسن زدن و نیروهای پلیس است. در هفته گذشته بیش از چهارهزار نفر از مردم معترض در برابر پارلمان یونان دست به تجمع و اعتراض زدند که با پرتاب گاز اشکآور و استفاده از توپ آبپاش علیه معترضان، به صحنه جنگ تبدیل شد. دولت یونان بهدلیل ترس از نوع جهش یافته کرونا موسوم بهگونه «دلتا» دستور داده است شهروندان یونانی همگی بهصورت اجباری باید واکسینه شوند و گذرنامه سلامت دریافت کنند. گذرنامه سلامت بهگواهیای گفته میشود که افرادی که در کشورهای اروپایی واکسن میزنند، این مدرک را دریافت میکنند و بهوسیله آن میتوانند از خدمات تفریحی، شهروندی و دولتی استفاده کنند یا به سفر به دیگر کشورهای عضو اتحادیه اروپا بروند. در فرانسه و بریتانیا نیز گذرنامه سلامت ایجاد شده است و افرادی که این گذرنامه را در اختیار نداشته باشند اجازه رفتن به مراکز تفریحی عمومی و استفاده از مراکز رفاه دولتی به آنها داده نمیشود. تاکنون آمار رسمی نشان میدهد بیش از 468 هزار نفر در یونان بهکرونا مبتلا شدهاند و بیش از 13 هزار نفر جان باختهاند. ایتالیا در ایتالیا هم از دوهفته گـــــذشــــتــه تابهحال همین شورشها و اعتراضات خیابانی در جریان است و ایتالیاییها اجباری بودن واکسن را رفتاری مانند رفتار نازیها با یهودیان در اردوگاههای مرگ میدانند. نکته متفاوت و جالب در ایتالیا آن است که در میان معترضان تعدادی از نمایندگان پارلمان هم دیده میشوند که معتقدند اجباری بودن واکسن حق آزادیهای فردی در این کشور را نقض کرده و زدن یا نزدن واکسن یک انتخاب شخصی است. آمریکا مخالفت با واکسینه شدن در آمریکا بهگونهای متفاوت از نمونههای پیشین است. جو بایدن در ابتدای کار دولت خود وعده داد که تا روز استقلال این کشور یعنی تاریخ چهارم جولای، تمام کشور را در دوز اول واکسینه خواهند کرد و بعد از آن تاریخ مرحله دوز دوم شهروندان آغاز خواهد شد اما این وعده محقق نشد. دولت بایدن حتی از برگزاری جشن در روز استقلال نگران بود و دولتهای محلی آمریکا نیز به برگزارکنندگان این مراسم درخصوص شیوع مجدد کرونا مخصوصا گونه «دلتا» هشدار میدادند. با اینکه ابرشهر نیویورک و قلب اقتصاد این کشور و جهان با زدن دوز اول واکسن تقریبا از حالت شهر ارواح خارج شده و مردم مجدد به خیابانهای این شهر بازگشتهاند و لسآنجلس دومین شهر بزرگ آمریکا در ساحل غربی با زدن دوز اول واکسن به اکثر شهروندان خود توانسته است مرگومیر را نسبت به سال گذشته تقریبا بهصفر برساند اما در ایالتهای جنوبی و میانی آمریکا مجددا آمار حکایت از این موضوع دارند که گونه دلتا درحال گسترش بوده و آمار بستریها و مراجعات به بیمارستانها بهعلت ابتلا به اینگونه جهشیافته درحالت صعودی قرار دارد. در آمریکا درگیری خیابانی در اعتراض به طرح واکسیناسیون مانند اعتراضات اروپا وجود ندارد اما مردم با خواندن اخبار منفی درمورد عوارض زدن واکسن در شبکههای اجتماعی مانند فیسبوک، اینستاگرام و توئیتر از زدن واکسن اجتناب میکنند. میزان این اجتناب کار را بهجایی کشانده که دولت بایدن تقصیر اجتناب شهروندان این کشور از واکسینه شدن را بهگردن مارک زاکربرگ، مدیرعامل فیسبوک انداخته و معتقد است فیسبوک با پست کردن و اجازه نشر اخبار جعلی و نظریههای توطئه جهانی، شهروندان و بهخصوص جوانان این کشور را از زدن واکسن منصرف میکند. بخشهای رادیکال مخالف واکسینه شدن دسته اول: ملیگرایان راست افراطی آمار و ارقام در کشورهای اروپایی نشان میدهد افرادی که مخالف واکسیناسیون اجباری هستند عمدتا از مخالفان اتحادیه اروپا و عضویت کشورهایشان در این اتحادیه هستند؛ افرادی که معتقدند اتحادیه اروپا طرحی از سوی بانکداران و نظام بانکی افراد بانفوذ است که قصد دارند شهروندان اروپایی را به بردگی خود بکشانند و ملتها زیر بدهی آنها سر خم کنند. صرفنظر از اینکه موضوع جهانیسازی و عضویت بیشتر کشورهای اروپایی در این اتحادیه و تحت کنترل درآوردن مردم جوامع تا چه حد میتواند درست باشد، افرادی که نگاه منفی و توام با شک و تردید به نظام گلوبال حالحاضر در جهان دارند، همهگیری کرونا و در ادامه تولید واکسن توسط کمپانیهای داروسازی و طرح واکسیناسیون جمعی را نوعی برنامهریزی از پیش تعیینشده تلقی میکنند که نظام حاکم جهانی میخواهد با تزریق واکسن، نقشههای خود را برای آینده جهان از الان پیادهسازی کند، پس نوعی ارتباط مستقیم بین مخالفت با واکسیناسیون و افراد ملیگرا وجود دارد. این موضوع از نظر فرهنگی کاملا در تقسیمبندی دموگرافیک ایالتهای آمریکا ملموس است. مخالفت با واکسن زدن در ایالتهای جنوبی و معروف به »کمربند قرمز» که به راستگرایی مشهورند، بهمراتب بیشتر از نواحی شمال شرقی و سواحل غربی در این کشور است. ایالتهای تگزاس، آلاباما، میسیسیپی، اوکلاهاما، لوئیزیانا، آریزونا، کانزاس، آرکانزاس، کارولینای جنوبی و جورجیا همگی دارای آمار رشد تصاعدی در ابتلا بهگونه دلتا هستند و دقیقا پایینترین آمار افراد واکسینه شده را در کارنامه خود ثبت کردهاند. حتی آخرین آمار رسمی وزارت دفاع آمریکا «پنتاگون» نشان میدهد که 48 درصد از نظامیان و تفنگداران رسمی این کشور حاضر به دریافت دوز نخست واکسن خود نیز نیستند و همچنین نقش مذهب بهصورت افراطی در این میان اثرگذاری زیادی داشته است. افراد بیش از حد مذهبی مانند یهودیان در آمریکا بهخصوص یهودیان نیویورک و مسیحیان انجیلی در ایالتها و شهرهای جنوبی کاملا با واکسینه شدن مخالف هستند و معتقدند که واکسن روی سیستم بدنی آنها که توسط خالق جهان طراحی شده است، تاثیر مخرب میگذارد و اگر ایمان قوی به کلیسا، کنیسه یا هر معبدگاه عبادتی دیگری داشته باشید، بیماری کرونا از هر نوع و دستهای روی سلامتی شما تاثیر نخواهد گذاشت. دسته دوم: چپگرایان افراطی معمولا در ادبیات سیاسی افراد لیبرال و گلوبالیست را در کشورهای اروپایی و آمریکا در احزاب میانهرو یا چپگرا دستهبندی میکنند. این موضوع در ایالات متحده کاملا به این صورت هنجارسازی شده است که حزب دموکرات که نسبت به جمهوریخواهان چپگراتر بهحساب میآیند، متعهد به طرح جهانیسازی جامعه و نظام تولید و بانکی هستند، حتی ترامپ، دموکراتها را گلوبالیستهای فاسد خطاب میکرد. اما چپیهای افراطی را میتوان از این دسته مستثنی کرد، برای مثال گروه «جلیقهزردها» در فرانسه که از افراد پاییندست و کمبضاعتتر جامعه این کشور هستند و باید بهنوعی به گروههای کارگری، دموکراتها و لیبرالها نزدیکتر باشند، اما برخلاف این جریانات با سیستم لیبرال اتحادیه اروپا و جهان آزاد مخالف هستند و نکته قابلتامل مخالفت همین گروه با طرح واکسیناسیون اجباری در این کشور است، حتی در ایتالیا و یونان افرادی با تفکرات چپگرایانه شدید در صفوف مخالفان واکسیناسیون اجباری قرار دارند؛ این افراد ضدفاشیسم و ضدنازیسم هستند و گذرنامه سلامت را عملی راستگرایانه تلقی میکنند و حتی گروههای چپگرا در شرق آلمان که عمدتا طرفدار نظام اجتماعی مارکسیستی هستند نیز جزء مخالفان واکسینه شدن اجباری بهشمار میروند. نتیجهگیری میتوان از رفتار و کنش شهروندان در این کشورها به یک نتیجه کلی رسید؛ ملیگرایان که در گروههای دست راستی تعریف میشوند و همچنین افراد ضعیفتر جامعه مانند جلیقهزردها که در دسته چپیها جای میگیرند، همگی به سیستم فعلی جهانی بیاعتمادند و مخالف برنامههای سلامت، بانکداری و فرهنگی شکلگرفته توسط سیستم حالحاضر جهانیسازی هستند. هر دو دسته اجتماعی بر این باورند که حاکمان و سرمایهداران پشتپرده امور جهان، بهوسیله همهگیری کرونا و ساخت واکسن برای مقابله با آن، درتلاشند طرح کنترل جمعیت یا کنترل اختیار ملل مختلف را بهدست گیرند. این گروهها معتقدند تن ندادن به واکسیناسیون اجباری تنها راه نجات آنها از بردگی سیاستمداران گلوبالیست است. دونالد ترامپ در ترویج این حس در میان شهروندان آمریکایی و حتی طرفداران اروپاییاش فردی شاخص است. بسیاری از افرادی که مخالف واکسیناسیون هستند و در خیابانهای شهرهای اروپایی تجمع و اعتراض میکنند، عمدتا تصاویر ترامپ را در دستان خود حمل میکنند. این موضوع نشان میدهد که بخش عمدهای از مردم در کشورهای غربی آمادگی پذیرش شخصیتی با تفکرات ترامپ را دارند و رفتن او از کاخ سفید این جنبش را فقط به آتش زیرخاکستر تبدیل کرده است و انتخابات 2024 میتواند مجددا جرقهای برای روشن شدن آتش خیزش بخش قابلتوجهی از شهروندان کشورهای غربی در اروپا و آمریکا برای مخالفت با سیستم حاکم در این کشورها باشد. این مساله حاکی است در کشورهای غربی که عملا خود را مالکان تمدن نوین جهانی میپندارند، ملتهایشان به حاکمان و قانونگذارانشان بیاعتمادند و با دیده شک و تردید به سیاستهای اجتماعی آنها مینگرند.
http://www.Yazd-Online.ir/fa/News/710859/کرونا-و-افراطیون-ضدسیستم
|