دوشنبه ۲۳ تير ۱۴۰۴
یادداشت

سرمقاله دنیای اقتصاد/ وقت تصمیم است

سرمقاله دنیای اقتصاد/ وقت تصمیم است
پیام ویژه - دنیای اقتصاد / «وقت تصمیم است» عنوان یادداشت روز در روزنامه دنیای اقتصاد به قلم محمدمهدی بهکیش است که می‌توانید آن را در ادامه بخوانید: حضور ایران در خاورمیانه ...
  بزرگنمايي:

پیام ویژه - دنیای اقتصاد / «وقت تصمیم است» عنوان یادداشت روز در روزنامه دنیای اقتصاد به قلم محمدمهدی بهکیش است که می‌توانید آن را در ادامه بخوانید:
حضور ایران در خاورمیانه همیشه از نظر اقتصادی پراهمیت بوده است. راه ابریشم یکی از بی‌شمار نشانه‌های این موضوع است که در دوران قدیم از ایران گذر می‌کرد و همه را از تجارت در آن زمان منتفع می‌ساخت و ایران هم سود مناسبی از آن می‌برد. برخی از سفرنامه‌نویسان به ثروتمند بودن روستاییان ایران که در مسیر جاده ابریشم قرار داشتند، اشاره کرده‌اند؛ دورانی که آرامش نسبی بر اقتصاد حکمفرما کرده بود.
در دوران قاجار شرایط تغییر کرد و در عصر فتحعلی‌شاه در اوایل قرن 19 میلادی دو پیمان ترکمنچای و گلستان به ایران تحمیل شد؛ زیرا ایرانیان محاسبه‌نکرده وارد جنگی شدند تا جلوی زیاده‌خواهی روسیه تزاری را برای نزدیک شدن به آب‌های خلیج فارس بگیرند. گرچه نتیجه این کار چیزی جز از دست دادن بخش مهمی از خاک کشور نبود. 
بازار
در اوایل قرن بیستم شرایط تغییر کرد و نخستین چاه نفت در منطقه، در ایران به ثمر رسید. در نتیجه، اهمیت ایران چند برابر شد. در پی آن در دوران جنگ اول جهانی، شمال ایران توسط روسیه اشغال شد و دامنه آن شهرهای مهمی چون تبریز، رشت، انزلی و قزوین را دربرگرفت. البته انگلیسی‌ها هم جنوب کشور را اشغال کردند تا از منافع خود در چاه‌های نفت خوزستان حراست کنند. انقلاب بلشویکی در 1917 باعث شد روس‌ها اکثر نقاط اشغالی در ایران را تخلیه کنند. می‌دانیم که روسیه همیشه علاقه‌مند بوده به آب‌های خلیج فارس دسترسی پیدا کند، بنابراین هر زمان فرصت پیدا کرده، بخشی از سرزمین ایران را جدا کرده است. هنوز زخم جدا شدن قفقاز جنوبی در سال‌های 1813 و 1828 فراموش نشده بود که اشغال دوران جنگ اول جهانی پیش آمد و اگر انگلیسی‌ها به‌خاطر منافع خودشان جنوب ایران را اشغال نکرده بودند، بعید نبود که روس‌ها تهران را نیز اشغال کنند. شانس آوردیم که انقلاب بلشویکی اتفاق افتاد و روسیه نیروهایش را از ایران بیرون برد. البته در کمتر از 25سال بعد دوباره روس‌ها در شهریور1320 شمال ایران را و انگلیس‌ها جنوب کشور را در دوران جنگ جهانی دوم اشغال کردند. اشغال ایران به بهانه نفوذ آلمان در ایران صورت گرفته بود. در پایان جنگ، انگلیس و آمریکا جنوب کشور را ترک کردند؛ ولی روس‌ها ماندند تا در یک معامله به امید در اختیار گرفتن نفت شمال، ایران را ترک کردند. خلاصه فوق را از آن جهت آوردم تا به یاد داشته باشیم که ایران همیشه مهم بوده و قدرت‌های بزرگ نمی‌توانستند اهمیت آن را نادیده بگیرند. 
موقعیت جغرافیایی ایران مزیت‌های فراوانی را برایمان به ارمغان آورده است؛ ولی عموما به‌خاطر حکومت‌های ضعیف نتوانستیم از آنها استفاده بهینه کنیم. امروز نیز اهمیت کشورمان در منطقه یگانه است؛ زیرا رشد سریع اقتصادی در سه منطقه اطراف ما به جریان افتاده است و ما رابط این سه منطقه هستیم و می‌توانیم ارتباط آنان را با بازارهای مصرف برقرار کنیم. سه منطقه رشد عبارتند از: کشورهای جنوب خلیج فارس که آمریکا و اروپا علاقه‌مند به رشد سریع آنان هستند. ارتباط ایران با عربستان و امارات و قطر گسترده است و پتانسیل گسترش بسیار دارد؛ ضمن آنکه از نظر سیاسی نیز به نفع ایران است که این‌گونه ارتباطات را مستحکم‌تر کند. 
منطقه دوم هندوستان است که با جمعیت یک‌میلیارد و چهارصد میلیونی خود ارتباط چندگانه فرهنگی و اقتصادی با ایران دارد و چند سال است رشدهای بالای 6درصد را تجربه می‌کند. پیش‌بینی می‌شود که این رشد بالا در دهه آینده ادامه خواهد داشت و بعید نیست که قدرت اقتصادی هندوستان به دوران قبل از استعمار آن کشور برگردد که 20 تا 25تولید ناخالص جهان را در اختیار داشت. سال‌های طولانی است که هندوستان علاقه‌مند به استفاده از بندر چابهار برای دسترسی به افغانستان و آسیای مرکزی است و تاکنون موفق نبوده است. علاوه بر آن هندوستان مصرف‌کننده عمده نفت و گاز در آینده خواهد بود و لوله‌کشی نفت و گاز به هندوستان در آینده نزدیک اهمیت جدی‌تر پیدا می‌کند.
درنهایت، منطقه مهم سوم، غرب کشور چین است که در 40سال گذشته به‌دلیل عدم دسترسی به دریا در سطح توسعه‌نیافته باقی مانده و رشد نکرده است. دولت چین راه ابریشم جدید و بندر گوادر در پاکستان را برای رشد این منطقه به راه انداخته است؛ زیرا شهر بیشکک در غرب چین 1500مایل با دریا در بندر گوادر فاصله دارد؛ درحالی‌که فاصله شانگهای تا بیشکک 2500مایل است که مفهوم اقتصادی آن نیاز چین به ارتباط با دریای عمان و خلیج‌فارس برای دسترسی به بازارها است.
در جاده ابریشم جدید به‌دلیل مشکلات سیاسی دهه‌های اخیر در ایران، طراحان مسیر کمربند-جاده سعی کرده‌اند ایران را دور بزنند؛ درحالی‌که اگر آرامش برقرار شود، مسیر ایران نزدیک‌ترین و ارزان‌ترین راه برای اتصال غرب چین به بازارهای مصرف است. بنابراین هر سه منطقه نیاز به ارتباط اقتصادی گسترده با یکدیگر دارند و ایران می‌تواند به‌عنوان هاب تجاری منطقه عمل کند. آمریکا و چین هردو به رشد سریع در این سه منطقه وابسته شد‌ه‌اند. بنابراین رابطه متعادل ایران با آمریکا و چین اهمیت بسیاری پیدا می‌کند. ایران می‌تواند هاب همکاری آمریکا و چین در منطقه باشد. با وجود آنکه حمله آمریکا به سایت‌های هسته‌ای محکوم است؛ اما منافع ما ایجاب می‌کند که رابطه متعادل اقتصادی با آمریکا نیز برقرار کنیم. 
ازآنجاکه رشد اقتصادی سال‌های آینده موکول به هوشیاری حاکمان کشور در تسهیل استفاده از مزیت‌های کشور و چگونگی شکل‌گیری منافع کشورهای منطقه است. بنابراین بهتر است به ترتیبی سیاستگذاری کنیم تا به‌عنوان هاب منطقه، حلقه وصل سه منطقه فوق باشیم و با هزینه کمتر از همسایگان به محور ثقل توسعه در این منطقه تبدیل شویم. به عبارت دیگر لازم است خود را در منافع اقتصادی ناشی از رشد سریع در مناطق اطراف ایران شریک کنیم. 
اگر به منافع جامعه در آینده فکر کنیم، باید زخم‌های گذشته را فراموش کنیم و بر منافع آتی کشور تمرکز کنیم. اگر بخواهیم به ناروایی‌ها فکر کنیم، نمی‌توانیم با بسیاری از کشورها ارتباط راحت و مناسبی برقرار کنیم. بنابراین باید گذشته ناخوشایند از روسیه و آمریکا و حتی انگلیس را کنار بگذاریم و با هر سه رابطه معقولی را بر اساس منافع آتی مشترک تعریف کنیم؛ همان‌گونه که دیگران عمل می‌کنند.
مثال روشن آن رفتار هندوستان با ایران است که هیچ‌گاه به خاطر حمله نادر به هند ما را تحریم نکرده و بر عکس همیشه خواهان گسترش روابط اقتصادی با ایران بوده یا رابطه متقابل ویتنام و آمریکا است که درس‌های مهمی را به دستگاه سیاستگذاری ما یادآور می‌شود. در چنین فضایی است که می‌توانیم از منافع اقتصادی آتی حاصل از رقابت و تحرک در منطقه بهره‌مند شویم و برای مردم ایران فضایی گسترده به‌منظور فعالیت به‌وجود آوریم. چه بسا ایران نیز با این تدبیر مرکز رشد اقتصادی پر تحرکی در میانه آن سه منطقه شود. اگر حاکمیت نتواند با دوراندیشی منافع ملی کشور را در بستر تحولات منطقه تشخیص دهد و با جهان در حال تحول امروز که هر یک از کشورها منافعی در این مجموعه تحولات دارند کنار آید، واقعیات کشور را مجبور به هماهنگی با تحولات کند، در نهایت فقر گسترده دامن‌گیر جامعه می‌شود. امروز رشد ایران در یک بزنگاه تاریخی قرار دارد. وقت تصمیم است.


نظرات شما