پیام ویژه - هفت صبح / جسد پژمان در سهراه آدران پیدا شد؛ مقتول با ضربات متعدد چاقو به قتل رسیده بود.
تابستان سال 1399، مأموران پلیس پردیس با گزارش مفقود شدن یک مرد جوان به نام پژمان روبهرو شدند. پسرعموی او روز قبل از کشف جسد پژمان، غیبت ناگهانی وی را به پلیس اطلاع داده بود. روز بعد، جسد پژمان در سه راه آدران پیدا شد؛ مقتول با ضربات متعدد چاقو به قتل رسیده بود. تیم جنایی بلافاصله تحقیقات برای شناسایی عامل یا عوامل جنایت را آغاز کرد و جسد با دستور قضایی برای انجام معاینات و آزمایشهای قانونی به سردخانه پزشکی قانونی منتقل شد.
بازار ![]()
راز فقدان
پسرعموی پژمان در نخستین اظهارات خود به مأموران گفت که روز پیش از گم شدن او، پژمان تماس گرفته و از قصد خود برای انجام معاملهای با فردی به نام بهروز خبر داده است. به گفته پسرعموی پژمان، قرار بود پژمان 200 کیلوگرم مواد مخدر از بهروز خریداری کند و برای اطمینان، لوکیشن محل قرار را برای او فرستاده بود. او ادامه داد: «پژمان به من گفت اگر خبری از او نشد، سراغش بروم. مشخص بود که در این معامله احساس خطر میکرد، اما با این حال به محل قرار رفت. در همان زمان، تلفن همراه او خاموش شد و هیچ تماسی برقرار نشد.»
ردیابی و شناسایی متهمان
اطلاعات پسرعموی مقتول سرآغاز ردیابی مأموران شد. بررسیها نشان داد بهروز ساکن باغی در حوالی شهریار بوده و حدود ده روز پیش از موعد قرار، اثاثیه خود را بار کامیون کرده و به شهر سرخس مهاجرت کرده است. دوست بهروز، به نام نادر، نیز که قرار بود در ملاقات حاضر باشد، با شمارهای که پژمان در اختیار پسرعمویش گذاشته بود، شناسایی شد.
نادر در تحقیقات اولیه اعلام کرد از جزییات قرار ملاقات اطلاعی نداشته و تنها وظیفهاش انجام خرید زمین و کمباین برای بهروز بوده است. او افزود که پس از منصرف شدن بهروز از خرید، شنیده بهروز کسی را کشته، اما جزئیات را نمیدانسته است.
تحقیقات بعدی مشخص کرد چند روز پیش از قتل، پژمان با لهجه بلوچی به فردی پیام داده و نوشته بود که زیرخاکیهای ارزشمند او را یافته و آماده تحویل است. در پاسخ، پیام تهدیدآمیزی دریافت کرده بود که اگر کالاها را تحویل ندهد، پیامدهای جدی در انتظارش خواهد بود.
بازجویی متهم
پس از شناسایی بهروز،مشخص شد او در جریان یک درگیری مسلحانه در مشهد بازداشت شده و به اتهام حمل سلاح در زندان مشهد به سر میبرد. در بازجویی اولیه، او هرگونه ارتباط با قتل پژمان را انکار کرد و گفت که از مدتها قبل نگهبان باغی در شهریار بوده و مدتی پیش برای تسویه حساب و انتقال اثاثیه به سرخس رفته است. او مدعی شد که پژمان را در مسیر جابهجایی اثاثیه با ماشینش همراهی کرده و او را در میدان آزادی پیاده کرده و از آن زمان دیگر خبری از او ندارد.
تحقیقات بیشتر نشان داد که ادعای او نادرست بوده و بهروز پس از مراجعه به شهریار هیچ تسویه حسابی انجام نداده است. بررسیهای فنی نیز نشان داد موبایل او در حوالی محل کشف جسد آنتندهی داشته است. این تناقضات باعث شد تا با جمعبندی شواهد و مدارک، کیفرخواست به اتهام مباشرت در قتل عمدی برای او صادر شود.
اولین محاکمه
در نخستین جلسه دادگاه، اولیای دم خواستار قصاص شدند. بهروز در جایگاه ایستاد و بار دیگر اتهامات قتل را رد کرد. او در پاسخ به سوالات قضات گفت: «از وقتی که دستگیر شدم، در تمام مراحل بازجویی تأکید کردم نقشی در این ماجرا نداشتم. هنوز هم همین را میگویم.»
وقتی قاضی پرسید تلفن همراه او در نزدیکی محل کشف جسد آنتن داشته، او پاسخ داد: «آن روز برای انجام کاری از شهرستان به شهریار آمده بودم. این دلیل نمیشود که قاتل باشم.» درباره وضعیت مالیاش و خرید خودرو اپتیما، او گفت: «کار کردم؛ از خرید و فروش ماشین و موتور تا دلالی. این ثروت حاصل تلاش شخصیام است و از مواد مخدر همراه مقتول هیچ اطلاعی نداشتم.»
ادعاهای متهم و دفاعیات
متهم همچنین درباره پیامک تهدیدآمیز مقتول گفت: «نمیدانم چرا نام من را در پیام برای پسرعمویش آورده است.» وکلا و نماینده متهم بر تبرئه او تأکید کردند و افزودند که مقتول با فردی دیگر اختلاف داشته و ممکن است دیگران نیز در قتل دست داشته باشند.
قضات پس از شنیدن دفاعیات وارد شور شدند و رأی اولیه تبرئه متهم صادر شد. متهم تا تعیین تکلیف نهایی در دیوان عالی به قید وثیقه آزاد شد.در جلسه مجدد وکیل اولیای دم بار دیگر درخواست قصاص را مطرح کرد و اظهار داشت: «شاهدان متعددی تأیید کردهاند که بین متهم و مقتول اختلاف و درگیری وجود داشته و پس از قتل ناگهانی، متهم ثروتمند شده، در حالی که منشأ این ثروت روشن نیست.» بهروز در دفاع از خود همان اظهارات قبلی را تکرار کرد.
موکل خود گفت:«تحقیقات نشان میدهد که مقتول با یک فرد پاکستانی به خاطر معامله مخدر اختلاف داشته.او همچنین با افراد زیاد دیگری اختلاف حساب و دشمنی داشته که هر کدام میتوانند در جنایت نقش داشته باشند.» قضات دادگاه بعد از شنیدن دفاعیات متهم و وکیل او برای صدور رأی وارد شور شدند.