پیام ویژه - زومیت / اپل واچ سری 11 محصولی کمنقص و محبوب است؛ اما پیشرفتهای اندک و محدودیتهایش در ایران، خرید آن را به چالشی جدی برای کاربران تبدیل میکند.
نوشتن در مورد اپل واچ سری 11 کار سادهای نبود. به دلیل اینکه به شکل مأیوسکنندهای، آشنا و بدون هیچ شگفتی خاصی است. این دقیقاً حسی بود که پس از چند روز کار با آن داشتم؛ ترکیبی از تحسین برای یک محصول بینقص و محبوب، توأم با دلسردی ناشی از پیشرفتهای بسیار اندک.
بازار ![]()
اپل واچ سری 11 در حال حاضر کاملترین و بهترین ساعت استاندارد اپل محسوب میشود؛ اما چند سالی است که سایهی غولپیکر واچ اولترا و از آنسو، ارزش خرید بالای مدل اقتصادی SE، روی آن سنگینی میکند. شاید در بازارهای جهانی، اپل واچ استاندارد انتخاب منطقی بسیاری از افراد باشد، اما در بازار ملتهب ایران که هر ریال از بودجه اهمیت دارد، شرایط کاملاً متفاوت خواهد بود.
اپل واچ 11 از سوی فروشگاه اینترنتی لیپک برای بررسی دراختیار زومیت قرار گرفته است.
قیمتها شرایط پیچیدهی اپل واچ سری 11 را بهتر از هرچیز دیگری توضیح میدهند. اپل واچ سری 11 با قیمت حدود 50 میلیون تومان، در برابر مدل SE قرار میگیرد که با چشمپوشی از چند قابلیت کلیدی، با قیمتی حدود 30 میلیون تومان وسوسهتان میکند. از آنسو، بدون پیشرفتهای چشمگیر در مقابل نسل گذشتهاش قرار دارد که با 10 میلیون قیمت کمتر قابل خرید است و در سوی دیگر میدان هم اپل واچ اولترا با قیمتی نزدیک به دو برابر، تمام هیجان و نوآوریهای واقعی را در خود جای داده است.
و نکتهی جالب ماجرا اینجا است: بسیاری از همان قابلیتهایی که اپل به عنوان برتری سری 11 نسبت به SE تبلیغ میکند، مثل پایش اکسیژن خون یا نوار قلب اساساً در ایران غیرفعال هستند. پس سوال اصلی ما در این بررسی، فراتر از یک مقایسهی ساده است: آیا ما به عنوان خریدار ایرانی، باید 20 میلیون تومان بیشتر برای قابلیتهایی بپردازیم که از ابتدا میدانیم به آنها دسترسی نخواهیم داشت؟ با بررسی اپل واچ سری 11 همراه زومیت باشید.
باریکترین اپل واچ تاریخ؟
اگر اپل واچ سری 10 و سری 11 را کنار هم روی میز بگذارید و نمایشگرشان را خاموش کنید، تشخیص آنها از یکدیگر تقریباً غیرممکن خواهد بود. اپل آنقدر از فرمول طراحی سری 10 رضایت داشته که امسال ترجیح داده به ترکیب برندهاش دست نزند: همان ابعاد، همان حاشیههای باریک و همان بدنهی آشنا؛ بنابراین اگر به امید یک طراحی انقلابی این بررسی را میخوانید، سری 11 شما را غافلگیر نخواهد کرد.
نسخهای که برای بررسی در اختیار ما قرار داشت، مدل 46 میلیمتری با بدنهی آلومینیومی بود. اپل در این نسل هم همان حس آشنای سبکی و اسپرت بودن آلومینیوم را حفظ کرده، اما با پرداخت دقیقتر بدنه، محصولی مرغوبتر از قبل ساخته است. این حس خوب، وقتی ساعت را روشن میکنید و با حاشیههای فوقالعاده باریک نمایشگر مواجه میشوید، دوچندان میشود. حاشیههای باریک باعث شدهاند صفحهنمایش بزرگتر و کشیدهتر به نظر برسد.
اپل در تبلیغاتش، سری 11 را «باریکترین اپل واچ تاریخ» مینامد و وقتی ساعت را روی مچ میبندید، به درستیِ این ادعا پی میبرید. ضخامت 9٫7 میلیمتری آن در مقایسه با هیولای زرهپوشی مثل واچ اولترا، حس سبکی و راحتی فوقالعادهای دارد؛ اما نکته اینجا است که ضخامت سری 11 دقیقاً با نسل قبل برابری میکند و راستش را بخواهید بازاریابی هوشمندانهی اپل کمی شیطنتآمیز به نظر میرسد. برای اینکه تصویر دقیقتری داشته باشید، بدانید که این ساعت حدود 4٫7 میلیمتر از واچ اولترا 3 باریکتر است؛ تفاوتی که در استفادهی روزمره، مرز بین یک ساعت راحت و یک گجت سنگین و زمخت را مشخص میکند.
بند سیلیکونی نسخهی 46 میلیمتری، با وجود جنس نرم و لطیفش، به درستی روی مچ من چفت نمیشد. برای اینکه حسگرهای ساعت درست کار کنند، مجبور بودم آن را محکم ببندم که حس ناخوشایندی داشت و اگر هم کمی آن را شل میبستم، ساعت روی مچم سر میخورد و اتصالش با پوست قطع میشد. بنابراین اگر مچ باریکی دارید، حتماً قبل از خرید، هر دو سایز را روی دستتان امتحان کنید؛ چون احتمالاً نسخهی 42 میلیمتری برایتان انتخاب بسیار بهتری خواهد بود. شاید هم راه حل در خرید یک بند پارچهای باشد که انعطاف بیشتری دارد، هرچند به نظرم ظاهر جذاب و رسمی بند سیلیکونی را ندارد.
اگر بخواهم کل تغییرات ظاهری اپل واچ سری 11 را در یک جمله خلاصه کنم به استفاده از شیشهی تقویت شدهی Ion-X میرسیم که تا دو برابر مقاومت بیشتری در برابر خط و خش نشان میدهد. به غیر از این مورد، تقریباً تمام بخشهای دیگر در طراحی و نمایشگر، دقیقاً همان چیزی هستند که سال گذشته در سری 10 دیده بودیم.
اینکه اپل در کیفیت و میزان روشنایی نمایشگر دستی نبرده، بههیچ عنوان خبر بدی نیست؛ چون نمایشگر سری 10 آنقدر خوب بود که واقعاً نیازی به ارتقا نداشت. روشنایی 2000 نیتی آن در عمل یعنی در یک روز آفتابی پاییزی، وقتی برای چک کردن یک نوتیفیکیشن به ساعت نگاه میکنم، همه چیز کاملاً شفاف و خوانا است. رنگها زنده هستند، متنها شارپ و خوانا به نظر میرسند و هیچوقت مجبور نیستید برای دیدن جزئیات، مچ دستتان را بچرخانید یا دنبال سایه بگردید.
اپل واچ سری 11 دارای گواهی IP6X است که مقاومت کامل آن در برابر نفوذ گردوغبار را تضمین میکند. همچنین تا عمق 50 متری در برابر نفوذ آب مقاوم است. این یعنی وقتی اپل ساعت را برای شنا مناسب میداند، منظور این است که شما میتوانید با خیال راحت آن را در استخر یا آبهای آزاد استفاده کنید، بدون اینکه نگران آسیب دیدن آن باشید؛ البته به شرطی که اهل غواصی در عمقهای زیاد نباشید.
تجربهای تازه به لطف watchOS 26
نمیخواهم دلسردتان کنم؛ اما اپل واچ سری 11 حتی در بحث نرمافزار ویژگی یا نوآوری جدید خاصی بههمراه ندارد. این جمله به معنای ضعف یا کمبود قابلیت نیست؛ تجربهی کار با این ساعت به لطف سیستمعامل جدید watchOS 26، بدون شک بهتر از همیشه است؛ اما تمام قابلیتهای جدید و جذاب آن، بخشی از یک بهروزرسانی نرمافزاری هستند که برای مدلهای قدیمیتر همچون سری 10 نیز منتشر میشود. این یکی از مهمترین عواملی است که عملاً انگیزهی اصلی برای خرید مدل جدید را از بین میبرد.
اجازه بدهید کمی در مورد ویژگیهای watchOS 26 حرف بزنیم؛ سیستمعاملی که تمام بار جذابیت تجربهی کاربری امسال را به دوش میکشد. اگر بخواهیم واچ او اس جدید را با سال گذشته مقایسه کنیم، احتمالاً نسخهی امسال بسیار جذابتر خواهد بود. چون مهمترین و جذابترین تغییر iOS 26 را بههمراه دارد: Liquid Glass.
زبان طراحی جدید اپل که با iOS 26 سروصدای زیادی به پا کرد، حالا به اپل واچ هم رسیده تا با افزودن یک لایهی شیشهای و نیمهشفاف روی عناصر، به رابط کاربری سادهی آن جان ببخشد. من این جلوهها را بیشتر در بخشهایی مثل کنترل سنتر، نوتیفیکیشنها و صفحهی پیامرسانی مشاهده کردم. این افکت واقعاً زیباست؛ اما نمیتوانم از این فکر دست بردارم که اپل در استفاده از آن کمی محتاط عمل کرده و میتوانست جسارت بیشتری به خرج بدهد. حضور پراکندهی آن در چند بخش خاص باعث شده تا تاثیر واقعی آن کمتر حس شود.
در واچفیسهای جدید اپل واچ هم ردپای لیکویید گلس دیده میشود؛ برای مثال، در واچفیس «Flow»، اعداد ساعت مثل قطرههای جیوه روی صفحه شناورند و به نرمی جابجا میشوند. نتیجه از نظر بصری بدون شک زیبا است؛ اما بارها پیش آمد که برای فهمیدن ساعت مجبور شدم روی نمایشگر تمرکز کنم، چون با یک نگاه سریع و گذرا، به سختی میشد زمان را تشخیص داد. این زبان طراحی در واچفیس بازطراحیشدهی Photos به شکل کاربردیتری به کار رفته است؛ افکت عمق به خوبی ساعت را پشت سوژهی عکس شما پنهان میکند و جلوهای سهبعدی و شخصیسازیشده به نمایشگر میبخشد که واقعاً دوستداشتنی است.
یکی از مهمترین قابلیتهایی که اپل سال گذشته معرفی کرد، Double Tap بود؛ ژستی که تعامل یکدستی با ساعت را بسیار راحتتر کرد و میتوانستید کارهایی مثل پاسخ دادن یا ردکردن تماس، بیصدا کردن آلارم و Pause کردن تایمر را با آن انجام دهید. حالا در لیست قابلیتهای واچ او اس 26 ژست حرکتی جدیدی Wrist Flick نیز دیده میشود تا وقتی به دلیل مشغله امکان پاسخدادن به تماس را ندارید، بهجای استفاده از انگشتان، با تکاندادن مچدست آن را رد کنید. وقتی آلارم بهصدا در میآید بدون حرکت اضافه، مچ دستتان را تکان دهید و آن را قطع کنید یا در هر بخشی که هستید با یک حرکت ساده به صفحهی واچفیس برگردید.
در تجربهی چند روزهی من، Wrist Flick در اکثر مواقع بهخوبی کار میکند؛ اما معمولاً یک تأخیر جزئی بین اجرای حرکت و واکنش ساعت وجود دارد که کمی از حس سریع بودن آن کم میکند. علاوه بر این، چند باری پیش آمد که حرکت اول من ثبت نشد و مجبور شدم برای بستن یک اعلان ساده، مچم را دوباره تکان دهم.
بخش ویجتها یا همان Smart Stack نیز دیگر یه فهرست ساده برای نمایش ویجتهای انتخابی نیست و با یادگیری الگوهای روزمرهی شما، ویجتهای مرتبط را درست در زمانی که به آنها نیاز دارید، پیشنهاد میدهد؛ مثلاً وقتی تشخیص دهد که شما در حال شروع یک تمرین هستید، ویجت مربوط به تمرین را در اسمارت استک نمایش میدهد تا بتوانید بهراحتی تمرین خود را آغاز کنید.
قابلیت دیگری که ممکن است بهکارتان بیاید، امکان استفاده از اپلیکیشن Notes روی ساعت است. میتوانید یادداشتهایتان را مستقیماً روی مچ دستتان ببینید یا با کمک سیری در حین حرکت، یک یادداشت جدید ایجاد کنید.
اپل واچ در ایران، آن فرشتهی نگهبانی نیست که اپل وعدهاش را میدهد.
اپل در چندسال اخیر اپل واچ را به عنوان یک «فرشتهی نگهبان» روی مچ دست ما ترسیم کرده و امسال هم با معرفی قابلیت تشخیص الگوهای فشار خون بالا، قدم بزرگی در همین مسیر برداشته است؛ قابلیتی که با تحلیل واکنش رگهای خونی به ضربان قلب از طریق حسگر نوری، میتواند روندهای افزایشی را شناسایی کرده و به کاربر هشدار دهد. متأسفانه این قابلیت کارآمد، به فهرست بلندبالای دیگری از امکانات سلامتی اپل واچ میپیوندد که در ایران فعال نیستند.
اپل هرسال با عرضهی ساعتهای جدیدش، با آبوتاب از ساعتی حرف میزند که «جان آدمها را نجات میدهد». اما برای ما که در ایران زندگی میکنیم، بخش بزرگی از این روایت نجاتبخش فقط در حد یک شعار باقی میماند؛ چراکه کلیدیترین قابلیتهایش از نوار قلب (ECG) و سنجش اکسیژن خون گرفته تا قابلیت جدید تشخیص فشار خون بالا در اینجا غیرفعال هستند؛ بنابراین، اپل واچ حداقل در ایران، آن فرشتهی نگهبان سلامتی که اپل وعدهاش را میدهد، نیست.
گذشته از قابلیتهایی که به آنها دسترسی نداریم، اپل امسال یک قدم جدی و کاربردی در بخش پایش خواب برداشته است: قابلیت امتیاز خواب یا Sleep Score. این قابلیت، کیفیت کلی خواب شما را در یک عدد قابل فهم بین 1 تا 100 خلاصه میکند و آن را بر اساس سه فاکتور اصلی میسنجد: مدت زمان خواب، پیوستگی و خوابیدن بدون وقفه و در زمان مناسب.
اپل واچ سری 11، بسیاری از قابلیتهایش را مدیون watchOS 26 است.
اما این سیستم امتیازدهی در عمل چگونه عمل میکند؟ برای یافتن پاسخ، تجربهی یک شب خواب خودم با این قابلیت را بررسی کردم. نتیجهی اولیه کمی عجیب به نظر میرسید: با اینکه فقط حدود 4 ساعت خوابیده بودم، امتیاز نهایی من 71 از 100 و در ردهی «بالا» (High) ثبت شد. با این حال، وقتی جزئیات را بررسی کردم، منطق اپل کاملاً واضح و به نظر درست بود. ساعت، به دلیل خواب کوتاه من، امتیاز بسیار پایینی به فاکتور «مدت زمان» (21 از 50) اختصاص داده بود؛ اما از طرف دیگر، چون سر وقت به رختخواب رفته بودم و خوابم پیوسته و بدون وقفه بود (تنها یک بیداری کوتاه 12 دقیقهای داشتم)، دو فاکتور «ثبات» و «عدم وقفه» را بهطور کامل نمره داده بود.
علاوه بر امتیاز کلی، میتوانید به جزئیات کاملی مثل زمان سپریشده در هر مرحله از خواب (از 44 دقیقه خواب عمیق تا حدود 1 ساعت خواب REM)، ضربان قلب و نرخ تنفس در طول شب هم دسترسی داشته باشید.
نقد کردن اپل واچ کار سختی است، چون با اینکه از همان تراشهی Apple S10 نسل گذشته استفاده میکند، در کارهای اصلی و بنیادین خودش تقریباً عملکردی بینقصی دارد. کیفیت مکالمه عالی است، GPS دقت بالایی دارد و تمام کارهای روزمره را به بهترین شکل انجام میدهد. اپل سالها است که در این زمینهها استاد شده و به قول یکی از همکارانم در تحریریه، خود اپل واچ باید برای راستیآزمایی امکانات ساعتهای دیگر استفاده شود؛ اما من در این بررسی تلاشم این است که به قابلیتها و امکانات جدید اپل واچ اشاره کنم و تا اینجای بررسی، اپل واچ سری 11 تقریباً اکثر قابلیتهای جدید و جذابش را مدیون آپدیت نرمافزاری watchOS 26 است؛ بهغیر از افزایش شارژدهی و اتصال سلولی 5G که جلوتر در موردشان صحبت خواهم کرد.
یک روز شارژدهی
اپل واچهای استاندارد برای سالها به عمر باتری 18 ساعتهشان معروف بودند؛ یعنی شما باید هر شب ساعتتان را به شارژ میزدید تا بتواند در طول شب وضعیت خوابتان را تحتنظر داشته باشد؛ اما سری 11 بالاخره این طلسم را شکسته و حالا میتواند تا 24 ساعت کامل دوام بیاورد. یعنی بالاخره میتوانید با خیال راحت یک روز کامل را بدون نیاز به شارژر سپری کنید و حتی شب را هم با ساعت بخوابید تا خوابتان را پایش کند، بدون اینکه نگران تمام شدن شارژ در اواسط روز بعد باشید.
برای اینکه یک دید واقعی به شما بدهم، در تجربهی من، وقتی ساعت را با شارژ 63 درصد برای پایش خواب از ساعت 12 شب تا 7 صبح روی دستم بستم، صبح با شارژ 58 درصد بیدار شدم. این یعنی تنها 5 درصد مصرف برای 7 ساعت پایش مداوم که عملکرد بسیار خوبی است. این بهبود در عمر باتری، شاید مهمترین و کاربردیترین پیشرفت اپل واچ سری 11 نسبت به نسل قبل باشد؛ تغییری که شاید به اندازهی قابلیتهای نرمافزاری پر زرقوبرق نباشد، اما در زندگی روزمرهی شما تأثیر بسیار بیشتری دارد.
علاوهبر شارژدهی، اپل اتصال سلولی 5G را نیز به اپل واچ استاندارد اضافه کرده است. این یعنی اگر نسخهی سلولار ساعت را داشته باشید، میتوانید بدون نیاز به آیفون، با سرعت بسیار بالاتری موسیقی و پادکست استریم یا اپلیکیشنها را دانلود کنید؛ بااینحال، فعالسازی اتصال سلولی در اپل واچ نیازمند فناوری سیمکارت الکترونیکی یا eSIM است و با وجود اینکه اپراتورهای داخلی قدمهایی برای راهاندازی آن برداشتهاند، این سرویس هنوز به صورت عمومی در دسترس ما قرار ندارد.
آیا اپل واچ سری 11 ارزش خریدن دارد؟
به آخرین و مهمترین بخش بررسی رسیدیم: آیا اپل واچ سری 11 ارزش خریدن دارد؟ جواب این سؤال، بیش از هر چیز به این بستگی دارد که در حال حاضر چه ساعتی روی مچ دستتان بستهاید.
اگر صاحب اپل واچ سری 9 یا 10 هستید، پاسخ کوتاه و ساده است: نه. تقریباً هیچ دلیل منطقی برای این ارتقا وجود ندارد. تمام قابلیتهای نرمافزاری هیجانانگیز watchOS 26 برای ساعت شما هم عرضه میشود و بهبود 24 ساعتهی باتری، با اینکه مزیت خوبی است، اما به تنهایی توجیه هزینهی سنگین خرید یک ساعت جدید را ندارد.
اگر سری 6 یا قدیمیتر دارید، داستان کاملاً متفاوت میشود. برای شما، سری 11 یک جهش بزرگ و هیجانانگیز خواهد بود. شما نه تنها تمام قابلیتهای جدید watchOS 26 را دریافت میکنید، بلکه از طراحی جدید با بدنهی باریکتر و حاشیههای نمایشگر فوقالعاده کم که تجربهی بصری را متحول کرده، لذت خواهید برد. بهلطف شارژدهی 24 ساعته هم میتوانید میتوانید بدون نگرانی از تمامشدن شارژ از پایش خواب استفاده کنید. حتی میتوان اینطور به قضیه نگاه کرد که سری 11، بسیاری از قابلیتهای کلیدی اپل واچ اولترا 3 را با قیمتی پایینتر در اختیارتان قرار میدهد.
اگر هم صرفاً یک ساعت هوشمند برای نمایش اعلانها و پایش فعالیتهای ورزشی میخواهید، گزینههای بسیار ارزانتری مثل ساعتهای گلوریمی هم در بازار وجود دارد که خوشبختانه سازگاری خوبی با گوشیهای آیفون دارند؛ اما باید بدانید که با خرید آنها، از دنیای اپلیکیشنها، امکان پاسخ به پیامها و یکپارچگی با اکوسیستم اپل خداحافظی میکنید.