جمعه ۱۴ شهريور ۱۴۰۴
یادداشت

نقشه راه روسیه برای ایران

نقشه راه روسیه برای ایران
پیام ویژه - اعتماد /متن پیش رو در اعتماد منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست طرح پیشنهادی مسکو هر چند از منظر حقوقی قابل‌توجه است اما اجرایش به عوامل و ...
  بزرگنمايي:

پیام ویژه - اعتماد /متن پیش رو در اعتماد منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
طرح پیشنهادی مسکو هر چند از منظر حقوقی قابل‌توجه است اما اجرایش به عوامل و انگیزه‌های سیاسی دیگر اعضا بستگی دارد و از همین رو بعید است این ابتکار عمل نتیجه‌بخش باشد
بازار
نوشین محجوب| همزمان با سفر مسعود پزشکیان به چین برای شرکت در بیست ‌و پنجمین نشست سران سازمان همکاری شانگهای، که در شهر تیانجین چین برگزار شد، روسیه با تغییر در متن پیش‌نویس قطعنامه پیشنهادی تمدید مکانیسم اسنپ‌بک، برای جلب نظر کشورهای اروپایی جهت تمدید مهلت بازگشت قطعنامه‌های شش‌گانه شورای امنیت علیه ایران خیز برداشت. آن‌گونه که لارنس نورمن، خبرنگار وال استریت ژورنال مدعی است، روسیه این متن را با حمایت چین تدوین کرده با این همه بعید است بتواند رای مثبت کشورهای اروپایی و امریکا را جلب کند. به ادعای نورمن، این پیش‌نویس بند قبلی را که بازگشت تحریم‌ها در صورت تمدید قطعنامه 2231 شورای امنیت را غیرقانونی می‌دانست، حذف کرده و همزمان از تمامی مشارکت‌کنندگان اولیه برجام می‌خواهد که فورا مذاکرات هسته‌ای را از سر بگیرند. با این همه به ادعای این خبرنگار متن پیش‌نویس مبهم است، بدین معنا که مشخص نیست که آیا براساس آن ماشه مجاز خواهد بود فعال شود یا خیر و دوم در چارچوب طرح ارایه شده از ایران برای دستیابی به تمدید شش ماهه توافق درخواستی اراده نشده، گزاره‌ای که به ادعای ناظران با رویکرد امریکا و تروییکای اروپایی در تضاد است. در این میان رسانه‌های غربی با اشاره به طرح پیشنهادی مسکو که ساعاتی قبل از شرکت رهبران ایران، روسیه، چین و کره‌شمالی در مراسم رژه نظامی به مناسبت هشتادمین سالگرد پیروزی چین در جنگ با ژاپن ارایه شده، دو تفسیر طرح کردند؛ گروهی از گسترش قدرت مانور شرق در برابر بلوک غرب گفته و تلاش دارند هم صدایی پکن و مسکو با تهران را در چارچوب نگاه به شرق ایران تبیین کنند، اما گروهی دیگر باور متفاوتی دارند و مدعی‌اند، آنچه در جریان است جنبه نمادین دارد و روسیه و چین با لحاظ کردن اولویت‌های خود در عمل قادر نخواهند بود در برابر زیاده‌خواهی‌های حداکثری ایالات‌متحده و تروییکای اروپایی گام جدی‌تری بردارند. در همین راستا روزنامه اعتماد با هدف بررسی تاثیر حضور ایران در نشست شانگهای، فرصت‌سازی‌های احتمالی ایران از این اجلاس، سناریوهای محتمل و نقش بازیگران حاضر با دکتر مجید محمد شریفی، استاد دانشگاه خوارزمی و کارشناس مسائل بین‌الملل گفت‌وگو کرده است. مشروح گفت‌وگو در ادامه آمده است: 
مجید محمد شریفی در پاسخ به سوال نخست «اعتماد» درباره ادعای وال استریت ژورنال درباره طرح پیشنهادی روسیه جهت توقف ماشه و میزان موفقیت این طرح گفت که پیش از اشاره به این گزاره باید افزود که فعال شدن اسنپ‌بک توسط تروییکای اروپایی مبتنی بر استدلال حقوقی است که ایران را به عدم پایبندی به تعهدات خود در این توافق متهم می‌کند. هدف این کشورها از این اقدام، بازگرداندن تحریم‌های بین‌المللی علیه ایران از طریق فعال‌سازی مکانیسم ماشه است. از منظر حقوقی، این اقدام می‌تواند مبنایی داشته باشد، زیرا در شورای امنیت سازمان ملل متحد، هیچ حق وتویی علیه فعال‌سازی مکانیسم ماشه وجود ندارد و تصویب آن به‌راحتی امکان‌پذیر است. با این حال، این اقدام بیش از آنکه مبتنی بر استدلال‌های حقوقی باشد، ماهیتی سیاسی دارد. در چنین شرایطی، موفقیت این اقدام به قدرت دیپلماتیک، توانایی چانه‌زنی و اقناع سایر کشورها برای همراهی با تحریم‌های بین‌المللی وابسته است. این کارشناس مسائل سیاست خارجی در ادامه خاطر نشان کرد: در چنین شرایطی طرح پیشنهادی روسیه و استدلال‌های مطرح‌شده ازسوی چین نیز می‌توانند از منظر حقوقی دارای مبنا باشند. به همین ترتیب، ادعای ایران مبنی بر عدم مشروعیت اقدام اروپا نیز ممکن است از منظر حقوقی قابل دفاع باشد. این موضوع به‌ ویژه پس از حمله نظامی ایالات‌متحده و اسراییل به تاسیسات هسته‌ای ایران قابل تأمل است، زیرا طبق مفاد برجام، در صورت بروز اختلاف میان طرف‌ها، قرار بوده از طریق راه‌حل‌های مسالمت‌آمیز اقدام شود، اما حمله نظامی به ایران و حمایت صریح سه کشور اروپایی از آن، مبنای حقوقی مکانیسم ماشه را به‌طور جدی زیر سوال برده است. با این حال به باور شریفی، بازگشت ماشه بیش از آنکه حقوقی باشد، سیاسی است و به توانایی طرف‌ها در اقناع دیگران بستگی دارد. طرح پیشنهادی روسیه، هرچند از منظر حقوقی قابل‌توجه است، اما موفقیت آن به عوامل سیاسی وابسته است. توانایی روسیه برای متقاعد کردن سایر کشورها، ازجمله چین، به عدم رعایت تحریم‌های بین‌المللی علیه ایران، بسیار دشوار به نظر می‌رسد. از همین رو در شرایط کنونی بعید است روسیه از توان دیپلماتیک کافی برای جلب حمایت گسترده دیگر کشورها در برابر تحریم‌های بین‌المللی برخوردار باشد. 
این استاد دانشگاه خوارزمی خاطرنشان کرد: براساس رویه پیش‌بینی‌شده در برجام، فعال شدن ماشه و بازگشت تحریم‌های بین‌المللی علیه ایران فاقد حق وتو است. بنابراین، به احتمال زیاد اگر در این 30 روز اروپایی‌ها موفق نشوند با ایران بر سر برخی مبانی به توافق برسند، تحریم‌های بین‌المللی علیه ایران بازخواهد گشت. 
با این همه به باور این کارشناس مسائل سیاست خارجی، درباره ماشه باید به چند نکته توجه کرد؛ اولا، گنجاندن‌بندی مانند اسنپ‌بک در یک قرارداد بین‌المللی بی‌سابقه است؛ یعنی در هیچ‌کدام از موافقت‌نامه‌های بین‌المللی تاکنون چنین گزاره‌ای پیش‌بینی نشده است. بنابراین، نمی‌توانیم از حالا پیش‌بینی کنیم که پیامدهای آن به چه صورتی خواهد بود.نکته دوم این است که اجرای تحریم‌های بین‌المللی علیه ایران نیازمند دیپلماسی فعال کشورهای اروپایی است تا بتوانند سایر کشورها، ازجمله روسیه و چین، را قانع کنند که نباید همزمان با بازگشت تحریم‌ها به ایران کمک کنند. با این حال به واسطه حمایت امریکا از بازگشت ماشه، احتمالا کشورهای زیادی قانع می‌شوند تا از تحریم‌های بین‌المللی علیه ایران تبعیت کنند. از همین رو بعید به نظر می‌رسد روسیه و چین، بالاخص پکن حاضر باشند در این دوره برای همکاری با ایران در برابر امریکا و اروپا هزینه دهند. 
این استاد دانشگاه در پاسخ به سوال دیگر «اعتماد» درباره تاثیر بازگشت تحریم بر صادرات ایران با کشوری چون چین که بخش عمده نفت خود را از ایران تامین می‌کند، پاسخ داد: به صفر رساندن صادرات نفت ایران بسیار دشوار است و به نظر می‌رسد در بخش صادرات به چین، مشکل چندانی نخواهیم داشت.، اما دشواری اصلی در بخش تراکنش‌های مالی است. تحریم‌هایی که ممکن است علیه بانک مرکزی ایران، شرکت‌ها، افراد و نهادهای دخیل در صادرات نفت ایران اعمال شود، می‌تواند بازگشت منابع مالی حاصل از صادرات نفت را دشوار کند. علاوه بر این، در بخش کشتیرانی و حمل‌ و نقل نفت، احتمالا بسیاری از شرکت‌هایی که در این حوزه فعالیت می‌کنند، به دلیل تهدید تحریم‌ها از ادامه همکاری خودداری خواهند کرد. این امر ممکن است باعث شود نفت ایران در دریاهای بین‌المللی باقی بماند و امکان فروش و صادرات آن فراهم نشود. به باور شریفی در این میان مساله کلیدی، زمان‌بندی است و اینکه ایالات‌متحده، اسراییل و اروپا تا چه مدت صبر خواهند کرد تا تاثیر تحریم‌ها را مشاهده کنند. ممکن است در این بازه زمانی، آنها به اقدامات دیگری نیز دست بزنند. از آنجایی که بخشی از این تحریم‌ها، به ویژه براساس قطعنامه 2231، بر بخش بانک مرکزی و تراکنش‌های مالی ایران تمرکز دارد، این عامل باعث خواهد شد محدودیت‌های زیادی برای تراکنش‌های مالی ایران ایجاد شود و به نظر می‌رسد اقتصاد ایران را دچار شوک و نوسان کند. 
در این میان به باور شریفی مساله دیگری که در مورد بازگشت ماشه و پیامدهای آن باید مورد توجه قرار گیرد، این است که اگر قرار باشد همه کشورها به تمام تحریم‌های مندرج در این قطعنامه‌ها پایبند باشند و آنها را اجرا کنند، به ویژه درخصوص بازرسی کشتی‌ها و محموله‌های صادراتی ازسوی ایران -با این ظن که اتهاماتی به ایران وارد کنند و مدعی شوند ایران محموله‌هایی را جابه‌جا می‌کند که نباید انجام دهد- این امر می‌تواند زمینه‌ساز تنش‌های زیادی در خلیج‌فارس و دریای عمان شود. این گزاره‌ای است که برخی کشورهای منطقه خواهانش نیستند. 
شریفی در ادامه این گفت‌وگو خاطرنشان کرد: در چنین شرایطی اگر ایران واقعا نتواند با غرب به توافقی دست یابد، بسته به اقداماتی که ایران انجام دهد، ازجمله تهدید خروج از پیمان عدم اشاعه هسته‌ای (NPT) یا عدم اجازه نظارت بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی بر برنامه هسته‌ای ایران، به نظر می‌رسد تنش‌ها بار دیگر به اوج خود خواهند رسید. از منظر این تحلیلگر سیاست خارجی، در چنین شرایطی، پیش‌بینی یک اقدام نظامی دیگر ازسوی ایالات‌متحده و اسراییل علیه برنامه هسته‌ای ایران چندان دور از ذهن نیست،بالاخص اگر ایران همکاری با آژانس بین‌المللی را از سرنگیرد و نهاد پادمانی مدعی شود که نمی‌تواند صلح‌آمیز بودن برنامه هسته‌ای ایران را تایید کند. در چنین شرایطی این ادعای آژانس دستاویزی حقوقی دراختیار امریکا و اسراییل برای اقدام نظامی احتمالی قرار خواهد داد. شریفی در بخش دیگر گفت‌وگوی خود با «اعتماد» تاکید کرد: در شرایط کنونی ایران با انتخاب‌های بسیار دشواری روبه‌رو است؛ از یک‌سو، مساله بازگشت به مذاکره مطرح است و احتمالا توافق مطلوب تهران باتوجه به فشارهای بین‌المللی وارد شده، حاصل نخواهد شد. از‌سوی دیگر، عدم توافق موجب خواهد شد تا گزینه نظامی پیش روی طرف مقابل قرار بگیرد، از همین رو خواسته حداکثری اروپا ظاهرا بستر حقوقی مساعدتری فراهم می‌کند تا ایالات‌متحده و اسراییل با فراغ بال بیشتری اقدام نظامی علیه ایران انجام دهند. 
شریفی در بخش دیگری از این گفت‌وگو و در پاسخ به سرنوشت توافق جامع 25 ساله میان ایران و چین در صورت بازگشت تحریم‌ها خاطرنشان کرد: توافق 25 ساله ایران و چین موضوعی است که کارشناسان بسیاری درباره آن بحث کرده‌اند. با این حال، تحریم‌های بین‌المللی و به‌ ویژه تحریم‌های یک‌جانبه ایالات‌متحده علیه ایران، فعالیت شرکت‌های چینی در ایران را به‌شدت دشوار کرده است. در حال حاضر، این تحریم‌های یک‌جانبه باعث شده‌اند که برخی شرکت‌های چینی از سرمایه‌گذاری و همکاری با ایران خودداری کنند. با بازگشت تحریم‌های بین‌المللی، منطقا انتظار می‌رود که شرکت‌های چینی احتیاط بسیار بیشتری در همکاری با ایران به خرج دهند، زیرا ترس از تحریم‌ها مانع بزرگی خواهد بود.‌ از منظر این کارشناس سیاست خارجی هر چند جنگ تعرفه‌ای بین چین و ایالات‌متحده ممکن است در برخی موارد فرصت‌هایی برای ایران ایجاد کند، اما در برخی جنبه‌ها نیز می‌تواند به زیان ایران باشد. به عنوان مثال، چینی‌ها ممکن است در ازای دریافت امتیازاتی ازسوی ایالات‌متحده و اروپا، حاضر شوند تحریم‌های علیه ایران را با شدت بیشتری رعایت کنند. بنابراین، به نظر نمی‌رسد که توافق 25 ساله ایران و چین در شرایط تحریمی کنونی بتواند کمک موثری به اقتصاد ایران کند. این استاد دانشگاه در ادامه و با اشاره به سفر پزشکیان به شانگهای در این بازه زمانی که فرآیند حقوقی فعال‌سازی ماشه کلید خورده، تاکید کرد: حضور فعال‌تر ایران در نهادها و سازمان‌های بین‌المللی مانند سازمان همکاری شانگهای و بریکس، یا سایر نهادها، بدون شک توان کنشگری تهران را افزایش خواهد داد. از منظر او برگزاری اجلاس‌هایی مانند سازمان همکاری شانگهای و بریکس نیز نوعی نمایش قدرت در برابر ایالات‌متحده است؛ یعنی تلاشی برای به رخ کشیدن توانایی‌های چین در رقابت با امریکا در حوزه‌های مختلف. این نمایش قدرت صرفا یک اقدام نمایشی نیست؛ چین به دنبال آن است که بتواند فعالیت‌های اقتصادی و سیاسی خود را با آزادی بیشتری انجام دهد. با این حال به باور شریفی نکته‌ای که باید مورد توجه قرار گیرد این است که این ساختارها و نهادها، به‌ویژه سازمان‌هایی مانند بریکس و سازمان همکاری شانگهای، به دلیل تنوع اعضا و وجود رقابت‌ها و حتی خصومت‌های حاکم در دستیابی به یک استراتژی یکپارچه و واحد با چالش مواجه هستند و از آنجایی که منافع اقتصادی، سیاسی و نظامی کوتاه‌مدتی اعضا را کنار هم قرار داده، بسان اعضای ناتو نمی‌توانند به نوعی هم صدا شوند. شریفی در ادامه خاطرنشان کرد: کشورهای اصلی موسس این سازمان‌ها، به ‌ویژه چین و روسیه، به نظر نمی‌رسد که در اعلامیه‌ها یا رفتارهای خود به دنبال تقابل مستقیم با امریکا باشند. آنها قصد ندارند نظام بین‌الملل را به دو بلوک تقسیم کنند، بلکه بیشتر به دنبال آن هستند که از طریق حضور در این نهادها، امریکا یا اروپا را تحت‌فشار قرار دهند تا منافع بیشتری کسب کرده و برای کسب منافع بیشتر توازن را تعریف کنند، از همین رو صرف حضور کشورها در این سازمان‌ها به خودی خود منفعتی برای آنها به همراه ندارد. آنچه اهمیت دارد این است که کشور عضو این نهادها، چه آورده‌ای داشته باشد. مهم‌تر از آن، نگاه قدرت‌های اصلی این سازمان‌ها، یعنی چین و روسیه، به سایر شرکاست. بدیهی است که کشورهایی با توان اقتصادی و فناوری بالاتر، همکاری بیشتری با چین، روسیه و سایر اعضا خواهند داشت و به همان میزان، چین و روسیه نیز حاضر خواهند بود برای آنها هزینه بیشتری بپردازند، اما اگر حضور یک کشور در این سازمان‌ها صرفا به عضویت محدود شود و توان اقتصادی یا فناوری آن به گونه‌ای نباشد که حذفش زیانی به سازمان وارد نکند، مسلما آن بازیگر قادر نخواهد بود امتیاز زیادی از آن خود کند. ‌این استاد دانشگاه با اشاره به رونمایی چین از طرح «حاکمیت جهانی» خاطر نشان کرد: چنین ابتکارعملی بخشی از تحولاتی است که در دهه اخیر تحت عنوان ظهور نظم نوین جهانی مطرح شده است. این تحولات و پویایی‌های نظام بین‌الملل، نظم تک‌قطبی تحت سلطه ایالات‌متحده، به‌ ویژه پس از جنگ سرد را به چالش کشیده است. دوره تک‌قطبی که پیش‌تر مورد بحث بود، دیگر موضوعیت ندارد و نظام بین‌الملل به سوی یک نظام چندقطبی در حرکت است. این موضوع، بحثی گسترده و پیچیده است که بسیار درباره آن سخن گفته شده، اما نکته کلیدی این است که کلی‌گویی درباره نظم نوین جهانی و نظام چندقطبی نباید ما را از توجه به جزییات آن غافل کند. همان‌طور که ضرب‌المثل معروف انگلیسی می‌گوید: «شیطان در جزییات نهفته است»، از همین رو توجه به جزییات امری ضروری است. 
به باور این کارشناس مسائل سیاست خارجی، این واقعیت که ایالات‌متحده دیگر سلطه کامل و مطلق بر نظام بین‌الملل ندارد و چین به عنوان یک قدرت جهانی ظاهر شده غیرقابل‌انکار است. با این ‌حال، نکته‌ای که باید بر آن تاکید کرد این است که در بحث تحول نظم جهانی، باید به دو موضوع اساسی توجه داشت: نخست، نظم جهانی از چه عناصری تشکیل شده و عناصر قوام‌بخش آن چیست؟ و اکنون که از تحول نظم جهانی سخن می‌گوییم، کدام بخش‌ها دستخوش تغییر شده‌اند؟ دوم، در بحث تحول یا تغییر نظم جهانی، باید به‌دقت مشخص کنیم که منظور ما چیست؛ آیا سخن از گسست کامل از نظم جهانی پیشین است یا نظم جهانی در حال ظهور، ادامه نظم پیشین با تغییراتی است؟ این موضوع نیازمند بررسی دقیق است.از منظر شریفی، نظمی که اکنون درباره آن سخن می‌گوییم و در حال تحول است، به نظر می‌رسد بخش اصلی و اساسی آن، یعنی الگوی توزیع قدرت، دچار تحول شده است. ایالات‌متحده دیگر قدرت تک‌قطبی نظام بین‌الملل نیست، بلکه با ظهور چین، بازگشت روسیه و حضور قدرت‌های منطقه‌ای که پیش‌تر ذکر شد، نظام بین‌الملل از مرحله تک‌قطبی در حال عبور است. بنابراین، عنصر بنیادین نظم بین‌المللی، یعنی نحوه توزیع قدرت، دستخوش تحول شده است. بنابراین، نخستین عنصر قوام‌بخش نظم بین‌المللی، یعنی نحوه توزیع قدرت، در حال تحول است. با این ‌حال، دو بخش دیگر یعنی توزیع قواعد و هنجارها و بخش ساختاری و نهادی، نیازمند بررسی دقیق هستند تا مشخص شود آیا ظهور قدرت‌هایی نظیر چین به تغییر کامل این قواعد، هنجارها، ساختارها و نهادها منجر خواهد شد یا خیر. پاسخ این است که خیر؛ در هیچ دوره‌ای از تاریخ روابط بین‌الملل، جایگزینی نظم جدید با نظم پیشین به معنای گسست کامل نبوده است. نظم جدید در ادامه نظم پیشین تحول می‌یابد. شریفی در پاسخ به سوال «اعتماد» درباره توانایی ایران در بهره‌برداری از نظم کنونی و چایگاهش در ساختار حاکم خاطرنشان کرد: این مساله به توانمندی‌های ایران بازمی‌گردد. نکته‌ای که باید به آن توجه کرد این است که نظم نوین جهانی در حال شکل‌گیری و تغییر، بیشترین تمرکز خود را برای قدرتمندسازی، ساختارسازی، نهادسازی، قاعده‌سازی و هنجارسازی بر چه چیزی قرار داده است. این نکته حائز اهمیت است؛ یعنی باید درک کرد که نظم نوین جهانی، عناصر قدرت را در کجا تعریف کرده است. به نظر می‌رسد که در نظم نوین جهانی در حال شکل‌گیری، علی‌رغم اینکه عناصر سنتی قدرت همچنان اهمیت خواهند داشت، تحولی ایجاد شده که قدرت به سمت فناوری‌های نوین حرکت می‌کند. قدرت در آنجا تعریف می‌شود؛ بحث‌هایی که درباره هوش مصنوعی و سایر فناوری‌های نوین مطرح است، نشان‌دهنده تمرکز قدرت در این حوزه‌هاست. بنابراین، کشوری می‌تواند در آینده نظم نوین جهانی نقش بیشتری ایفا کند که بیشترین سهم را در این فناوری‌های نوین داشته باشد. این یک مساله است؛ مساله دیگر اینکه اقتصاد جهانی به سمت اقتصاد دیجیتال حرکت می‌کند و از اقتصادهای سنتی مبتنی بر مواد خام فاصله می‌گیرد و شتاب صنعتی جدیدی به خود می‌گیرد. به باور شریفی در چنین شرایطی کشورهایی موفق خواهند شد در نظم نوین جهانی مشارکت کنند که سرمایه‌گذاری‌شان بر این حوزه‌ها متمرکز باشد، به همین دلیل است که کشورهای حوزه خلیج‌فارس، چند سالی است که بر فناوری‌های نوین متمرکز شده‌اند. این امر ناشی از درک آنها از تحول قدرت در نظام بین‌الملل است. بنابراین، اگر ایران قرار باشد در نظم نوین جهانی حضوری فعال داشته باشد، باید سهمی از این قدرت جهانی را دراختیار گیرد. بدون داشتن این سهم، اساسا کنشگری شکل نخواهد گرفت.


نظرات شما