پیام ویژه - نامه نیوز / یک تحلیلگر مسائل سیاست خارجی گفت: آقای لاریجانی میتواند با استناد به تجربههای حمله به سوریه و قطر تلاش کند عربستان را قانع کند که از پیگیری خلع سلاح حزبالله دست بردارد و جبههای مشترک علیه اسرائیل شکل بگیرد.
بناست که علی لاریجانی سفری به عربستان داشته باشد؛ سفری که به نظر میرسد در راستای سفرهای منطقهای چند وقت اخیر اوست. حالا پرسش آن است که او در عربستان چه اهدافی را دنبال خواهد کرد؟
حسن بهشتیپور، تحلیلگر مسائل سیاست خارجی، درباره این موضوع به «نامهنیوز» گفت: «در ابتدا لازم است تاکید کنم مسائلی که مطرح میکنم تحلیلهای من است و طبیعتا خبر نیست. به باور من، دو عامل مهم در دستور کار سفر آقای علی لاریجانی به عربستان قرار دارد و این سفر ارتباطی با مکانیزم ماشه ندارد و عربستان له یا علیه ایران در موضوع مکانیزم ماشه اقدامی نمیتواند انجام دهد. موضوع نخست در این سفر به شرایط منطقه بعد از تجاوز اسرائیل به قطر و اجلاس مهمی که در دوحه برگزار شد مربوط است. به نظر میرسد هدف آقای لاریجانی از سفر به عربستان، کمک به شکلگیری یک جمعبندی جدید در منطقه باشد. کشورهای اسلامی و عربی نیاز دارند در برابر اسرائیل موضعی واحد اتخاذ کنند و دستکم در سطح موضعگیری هماهنگ شوند. همسویی ایران، مصر، عربستان و ترکیه در این زمینه اهمیت بسیار زیادی دارد و ممکن است یکی از اهداف اصلی سفر لاریجانی همین باشد».
بازار ![]()
او ادامه داد: «موضوع دوم به لبنان مربوط است؛ جایی که عربستان بهطور هماهنگ با اسرائیل و آمریکا، بر خلع سلاح حزبالله تأکید دارد. شاید لاریجانی پس از سفر به بیروت، قصد داشته باشد در این زمینه با مقامات سعودی وارد گفتوگو شود. در ریاض برخی چنین تصور میکنند که تضعیف یا حذف حزبالله به سود کشورهای اسلامی است، اما واقعیت این است که اگر حزبالله ضعیف شود، احتمال تجاوز اسرائیل به لبنان بیشتر خواهد شد؛ همانطور که با تضعیف دولت سوریه، اسرائیل حملات خود به این کشور را افزایش داد. آقای لاریجانی میتواند با استناد به تجربههای حمله به سوریه و قطر تلاش کند عربستان را قانع کند که از پیگیری خلع سلاح حزبالله دست بردارد و جبههای مشترک علیه اسرائیل شکل بگیرد. تصور من این است که این دو موضوع، در کنار مسئله روابط دوجانبه ایران و عربستان، دستور کار اصلی این سفر را تشکیل میدهد. با این حال، تاکنون نشانهای از گسترش واقعی روابط میان دو کشور دیده نمیشود».
این تحلیلگر مسائل سیاست خارجی همچنین بیان کرد: «دیپلماسی یعنی استفاده درست از همین فرصتها. ایران بارها هشدار داده بود که اگر حملات به متحدانش محکوم نشود، عملیات مشابهی تکرار خواهد شد. تحولات اخیر در قطر این واقعیت را آشکارتر کرد. اسرائیل حضور حماس را بهانه حملات خود قرار داده است. حال اگر حماس در ترکیه هم فعالیت داشته باشد، آیا این میتواند توجیهی برای حمله به آن کشور باشد؟ بنابراین کشورهای منطقه باید برای مقابله با توسعهطلبی اسرائیل همکاری تازهای را آغاز کنند. بدیهی است عربستان تمایلی به درگیری مستقیم با آمریکا ندارد و ایران نیز چنین انتظاری از آن کشور ندارد؛ اما انتظار میرود دستکم همکاری عربستان با آمریکا در لبنان متوقف شود. ارتش لبنان نه از تجهیزات لازم برخوردار است و نه توان مقابله با اسرائیل را دارد؛ بنابراین اگر اسرائیل احساس کند جبهه مقابل ضعیف است، طرحهای توسعهطلبانه خود را از قطر و امارات گرفته تا مناطق دیگر ادامه خواهد داد و حقوق فلسطینیان را بیش از پیش پایمال خواهد کرد؛ حتی تا آنجا که بخشهایی از اراضی مشمول قطعنامههای سازمان ملل را به خاک خود ضمیمه کند».
بهشتیپور در پایان گفت: «واقعیت این است که ساختار سیاسی-اجتماعی جهان عرب، بهویژه عربستان، عشیرهای و فردمحور است. در چنین ساختاری، احترام و تکریم اهمیت بسیار زیادی دارد. توهین و تحقیر بههیچوجه پذیرفته نمیشود و باعث تخریب روابط میشود اما زمانی که احترام و تکریم میبنند، امتیازات فراوانی میدهند. شناخت روحیه قبیلهای و عشیرهای این کشورها در روابط دیپلماتیک حیاتی است. در ارتباط با عربستان، قطر و امارات، گاهی منافع شخصی افراد فدای هویت عشیرهای میشود. بنابراین آنچه اهمیت دارد شناخت افراد تأثیرگذار و تعامل محترمانه و برابر با آنان است؛ چرا که در بسیاری موارد این شیوه از روندهای رسمی دیپلماتیک کارآمدتر است. آقای لاریجانی کموبیش شبیه آقای روحانی و مرحوم هاشمی رفسنجانی از سیاست در عربستان شناخت دارد. او میداند که احترام گذاشتن به افراد و تعامل از موضع دوستی، میتواند دستاوردهای بزرگی برای ایران به همراه داشته باشد. او روانشناسی سیاسی سعودیها را میشناسد و شانس بالایی برای موفقیت در این مذاکرات دارد».