پیام ویژه - خبرآنلاین / حمیدرضا جلایی پور گفت: تصمیم درباره پرونده هستهای و امورات مربوط به امنیت ملی به شورایعالی امنیت ملی واگذار شده است. دبیر این شورا علیلاریجانی است که شاید بتواند تصمیمسازی بهتری انجام دهد. لذا این تندروها خیلی ناراحت هستند.
این روزها تندروها و دلواپسان بهانه جدیدی را برای حمله به دولتمردان و مسئولان عالی رتبه کشور پیدا کردند، توافق ایران و آژانس بین المللی انرژی اتمی. در این میان، برخی از سیاسیون اقدام این تندروها را به نفع منافع امنیت ملی نمی دانند و برخی دیگر، آن را به حساب سیاسی کاری و انتقام گیری می گذارند.
در همین راستا، حمیدرضا جلایی پور، فعال سیاسی اصلاح طلب ، در گفت و گویی با خبرگزاری خبرآنلاین، درباره اقدام تندورها بیان کرد: « تصمیمات اخیر حاکمیت خیلی اینها ناراحت میکنند و از طرفی زورشان هم که به رهبری نمیرسد. لذا با سخنانشان به این طرف و اون طرف لنگه کفش پرت میکنند.»
وی ادامه داد: «تصمیم درباره پرونده هستهای و امورات مربوط به امنیت ملی به شورایعالی امنیت ملی واگذار شده است. دبیر این شورا علیلاریجانی است که شاید بتواند تصمیمسازی بهتری انجام دهد. لذا این تندروها خیلی ناراحت هستند.»
جلایی پور درباره احتمال کنارگذاشتن تندروها از سوی حاکمیت گفت: «بعید میدانم حاکمیت دنبال حذف آنها باشد. تندروها شایسته است که سرجایشان بنشینند. اینها یک جریان کمتر از پنج در صد در کشور هستند. به همین اندازه شایسته است کنشورزی کنند. لذا نباید بر امور حساس کشور مثل امور مربوط به سیاست خارجی و امور امنیت ملی نقش داشته باشند و مصیبتهای بیست سال گذشته را مدام بازتولید کنند.»
مشروح گفت و گوی خبرگزاری خبرآنلاین، با حمیدرضا جلایی پور، فعال سیاسی اصلاح طلب را در ادامه می خوانید؛
************************
* آقای جلایی پور! پس از امضای توافق ایران و آژانس که اخیرا در قاهره انجام شد، برخی از نمایندگان مجلس آقای عراقچی را تهدید به استیضاح کردند، ارزیابی شما از علت این تهدیدات چیست؟ با توجه به اینکه این توافق بر اساس قانون مجلس بوده است، چقدر تهدید نمایندگان به استیضاح عراقچی، مخالفت با تصمیم نظام است؟
اول توجه داشته باشید که این مخالفتها از سوی چه نمایندگانی انجام میشود؟ شش ویژگی دارند. اول این که کسانی هستند که در سیاست خارجی غیر مسولانه و تهاجمی و پرهزینه حرف میزنند. اینها از تبار همون افرادی هستند که قطعنامههای شورای امنیت علیه ایران را کاغذ پاره مینامیدند و نگران تحریمهای مخرب علیه مردم ایران نبودند و الان هم نیستند. دوم این که این نمایندگان منتخب چهار تا ده درصد مردم هستند، فاقد پایگاه مردمی هستند. سوم این که دوره «دولت یکدست قبل» را ابدی میدانستند، تغییر این دولت یکدست، برایشان یک کابوس غیر منتظره بود. چهارم این که این افراد غیر از ارائه شعار رادیکال، کار دیگری بلد نیستند. پنجم این که اینها قبول ندارند کشور در شرایط جنگی (نه پسا جنگی) و شرایط خطیری قرار دارد. ششم این که این ها مخالف سیاست حکومت برای عبور از این شرایط بحرانی کنونی هستند.
پناهگاه تندروها فقط صداسیمای فعلی است
سیاست حاکمیت و دولت برای عبور از شرایط جنگی و خطیر کنونی «جنگطلبی و ماجراجویی» نیست. از طرف دیگر سیاست حاکمیت «تسلیم» دربرابر زیادخواهی بلوک غرب با جلوداری اسرائیل نیست. سیاست حاکمیت اولا تقویت دفاع ملی است که سه بعدی است. (دفاع ملی یعنی تقویت توان نظامی کشور، کاهش بحران معیشتی مردم و کاهش فاصله دولت و ملت). ثانیا با بکارگیری یک دیپلماسی فعال و چند بعدی دنبال یک توافق عزتمندانه با بلوک غرب در مورد هستهای است. ثانیا حاکمیت برای عبور از این پیچ خطیر بصورت جمعی، کارشناسی و نهادی از طریق شورای عالی امنیت ملی عمل میکند. نشانه این سیاست غیر ماجراجویانه حاکمیت و دولت را ما در تغییر آرایش شعام و دبیری علی لاریجانی میبینیم. لذا این تندرویها علیه عراقچی و لاریجانی را در چارچوب این تصمیمات جدید بهتر میتوان درک کرد.
ضمنا توجه داشته باشید این تندروها وزنی در سیاست واقعی کشور و در شرایط امروز ندارند و پناهگاهشان فقط صداسیمای فعلی است.
* تصمیم درباره توافق با آژانس در شورای عالی امنیت ملی گرفته شده است که هم آقای قالیباف و هم آقای جلیلی در آن حضور داشته و از مفاد توافق خبر دارند. چقدر این حملات، انتقام گیری و سیاسی کاری است؟
در بالا توضیح دادم این افراد به مقوله چگونگی عبور از شرایط جنگی کشور، از اساس توجه ندارند. در انتخابات ١4٠٣ شکست غیر منتظرهای هم خوردهاند. سخنانشان انتقاد نیست، جیغ از روی ناراحتی است.
دوستان این تندروها قبلا در قم با لنگه کفش به لاریجانی حمله کردند
* در روزهای گذشته حملاتی هم علیه آقای لاریجانی و برگزاری تجمع مقابل شورای عالی امنیت ملی انجام شده است. آیامی توان گفت علت آن سپرده شدن پرونده مذاکرات به ایشان است و ممکن است شاهد از سرگیری مذاکرات میان ایران و آمریکا باشیم؟
بله، تصمیم درباره پرونده هستهای و امورات مربوط به امنیت ملی به شورایعالی امنیت ملی واگذار شده است. دبیر این شورا علیلاریجانی است که شاید بتواند تصمیمسازی بهتری انجام دهد. لذا این تندروها خیلی ناراحت هستند. دوستان این تندروها همان کسانی هستند که قبلا در قم با لنگه کفش به لاریجانی حمله کردند.
تصمیمات اخیر حاکمیت باعث ناراحتی تندروها شده است
* در خصوص تندروهای پایداریچی و اصطلاحاً دلواپسان تعبیری وجود دارد که میگویند: چون نمیتوانند به رهبری انتقاد کنند، به منصوبان رهبری و کسانی که اختیار تام از ایشان دارند، انتقاد میکنند. بهنظرتان تعبیر درستی است؟
پدر و یار معنوی اینها همان جناب احمدینژاد هست که بعنوان رئیس جمهور، کشور را با شعار پر هزینه محو اسرائیل از روی نقشه جهان، زمینه تصویب هفت قطعنامه تحریم شورای امنیت سازمان ملل را فراهم کرد. در آن زمان دولت درآمد بیکران نفت داشت. در آن زمان این تندروها هم شعار رادیکال میدادند و هم از طریق موسسات وابسته از رانتهای ارزی برخوردار بودند. تحریم ها برای مردم زیانبخش بود اما بنام عبور از تحریم برای اینها نان و آب داشت. لذا تصمیمات اخیر حاکمیت خیلی اینها ناراحت میکنند و از طرفی زورشان هم که به همه نمیرسد. لذا با سخنانشان به این طرف و اون طرف لنگه کفش پرت میکنند.
این مملکت چقدر باید تاوان یکسری متوهم سیاسی را بدهد؟
* آیا می توان گفت نظام به این نتیجه رسیده است که باید برای عبور از شرایط بحرانی، تندروها را کنار بگذارد؟
بعید میدانم حاکمیت دنبال حذف آنها باشد. تندروها شایسته است که سرجایشان بنشینند. اینها یک جریان کمتر از پنج در صد در کشور هستند. به همین اندازه شایسته است کنشورزی کنند. لذا نباید بر امور حساس کشور مثل امور مربوط به سیاست خارجی و امور امنیت ملی نقش داشته باشند و مصیبتهای بیست سال گذشته را مدام بازتولید کنند. آخر این مملکت چقدر باید تاوان یکسری متوهم سیاسی را بدهد؟