پیام ویژه - جمهوری اسلامی / «زنگ خطری که از شرق به گوش میرسد» عنوان یادداشت روز در روزنامه جمهوری اسلامی است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
جنگ میان پاکستان و حکومت خودخوانده طالبان در افغانستان با اینکه تاکنون با دو مرحله مذاکره همراه بود، هنوز منتفی نشده و احتمال ازسرگیری درگیری وجود دارد.
حساسیت موضوع جنگ میان پاکستان و حکومت خودخوانده طالبان در اینست که این جنگ نشاندهنده تبدیل شدن افغانستان تحت سلطه طالبان به یک کانون شرارت در منطقه است و این جنگ میتواند پیامدهای بسیار خطرناکی برای کل منطقه داشته باشد و ما باید این زنگ خطر را جدی بگیریم. مقصر دانستن طالبان در جنگ میان این گروه و پاکستان بهیچوجه به معنای نگاه منفی بیدلیل به این گروه نیست. طالبان، طبق گواهی دولتهای همسایه افغانستان و گزارش رسمی سازمان ملل، بعد از استقرار حاکمیت خودخوانده این گروه در این کشور به کانون تروریسم تبدیل شده بطوری که حداقل 20 گروه تروریستی اکنون در آن در حال فعالیت هستند. یکی از این گروهها طالبان پاکستان است که با عنوان اختصاری تیتیپی (TTP) با دولت پاکستان وارد درگیری شده و داعیه تشکیل حکومتی شبیه حکومت خودخوانده طالبان در پاکستان را در سر میپروراند. حرف اصلی این گروه اینست که دولت پاکستان نیز باید به «امارت اسلامی پاکستان» تبدیل شود و زمام امور این کشور در دست طالبان پاکستان (TTP) باشد.
بازار ![]()
رئیس کمیته سیاسی جبهه آزادی افغانستان درباره جنگ پاکستان و طالبان گفته است «طالبان به خاطر تیتیپی (TTP) یا همان طالبان پاکستان با اسلامآباد درگیر جنگ شده است». داود ناجی، برای این نظریه خود جمله مهمی گفته که پرده از واقعیت پشت پرده این جنگ را کنار میزند. وی افزود: «اکنون در اثر این جنگ و بسته شدن مرزها، مردم و تجار آسیب زیادی دیدهاند ولی حکومت خودخوانده طالبان به قیمت قربانی کردن مردم افغانستان از طالبان پاکستان حمایت میکند».
اهمیت بیشتر جنگ میان پاکستان و طالبان را هنگامی میتوان درک کرد که حمایتهای همهجانبه دولت پاکستان از طالبان برای سلطه یافتن بر افغانستان در سال 1400 درنظر گرفته شود. در جریان مذاکرات دوحه میان نمایندگان آمریکا و طالبان که به توافق میان آنان برای کنار گذاشتن آرام دولت اشرف غنی و سلطه گروه تروریستی طالبان بر افغانستان منجر شد، دولت پاکستان نقش بسیار مهمی داشت کمااینکه در استقرار این گروه و به دست گرفتن مجاری امور در کابل نیز دولت پاکستان تلاش زیادی کرد. علاوه بر اینها، در همراهی با طالبان برای سرکوب معارضین در نقاط مختلف افغانستان به ویژه پنجشیر نیز ارتش پاکستان نقش مؤثری داشت. با اینحال، سران طالبان بعد از آنکه جای پای خود را در سلطه بر افغانستان تا حدودی محکم کردند، از طریق طالبان پاکستان به جان دولت این کشور افتادند تا سلطه حکومتی که آنها آن را «امارت اسلامی» مینامند به پاکستان گسترش یابد. سخنان روزهای گذشته سران طالبان به ویژه بعد از شکست مذاکرات اسلامبول، کاملاً نشان میدهد آنها به هر قیمتی تصمیم دارند به حمایت از طالبان پاکستان ادامه بدهند و تأسیس «امارت اسلامی پاکستان» را بخشی از رسالت خود میدانند.
آنچه از رهگذر جنگ پاکستان و طالبان به ما مربوط میشود اینست که طالبان اگر در این جنگ به اهداف خود برسد، به هوس گسترش سلطه خود بر سایر سرزمینهای همجوار خواهد افتاد و برای تمام کشورهای منطقه یکی پس از دیگری دردسرساز خواهد شد. برای این هوسبازی قریبالوقوع نشانههای زیادی داریم که قطعاً متولیان سیاست خارجی کشورمان از آنها بیاطلاع نیستند. به همین جهت، لازم است وزارت خارجه کشورمان، خوشخیالیهایش درباره طالبان را کنار بگذارد و با تکیه بر نقطهنظرهای صاحبنظران امور مربوط به پاکستان و افغانستان، سیاست واقعبینانهای در پیش بگیرد که مانع سرایت ویروس خطرناک طالبان به کشورمان شود.